|
|
ای است بر ابتلا به بیماریهای روحی وروانی. هر گاه شخصی با ناراحتی جسمانی مواجه شود به پزشک مراجعه میکند اما به ناراحتیهای روحی خود اصلاً توجه ندارد تا حدی که در برخی از جوامع خصوصاً جوامع کمتر توسعه یافته توصیه مراجعه به متخصصین روحی وروانی و یا به مراکزی که این گونه خدمات را ارائه میکنند را توهین به خود تلقی نموده و به شکل متقابل مبادرت به واکنش توهینآمیز به توصیه کننده مینمایند. عدم اطلاع مردم از این مسایل روحی و روانی و نقش آنها در مخدوش کردن روند زندگی آرام و بدون دغدغه و حتی تأثیر بر سلامت جسمانی آنها واکنشهایی با شکلها و درجات مختلف دارد برخی اخم میکنند برخی دیگر مراجعه به این گونه تخصصها و یا مراکز تخصصی را صرفاً برای مجنونین و دیوانگان میدانند، این افراد هم خود را آزار میدهند و هم موجب رنجش و آزار دیگران میشوند لذا آگاه کردن آنها از ضروریات روز جوامع است. در جوامعی که توسعه خود را از قرون قبل آغاز کرده و طی سالیان دراز به آثار منفی ناشی از توسعه صنعتی بر ذهنشان پی بردهاند به تدریج برای درمان مسایل روحی وروانی خود اقدام کرده و مراکز لازم را تأسیس نمودهاند و لزوم مراجعه مردم به این مراکز را به آگاهی آنها رسانیدهاند، اما در جوامع کمتر توسعه یافته و یا درحال توسعه پایههای رسیدگی به این موضوع در سالیان اخیر نهاده شده وآرام آرام در حال گسترش است، با تأسیس سازمانی مسئول و یا تجدید نظر در وظایف سازمانهای متولی موجود برای آگاه کردن مردم و سرعت بخشیدن به تربیت متخصصان ذیربط و گسترش و افزایش مراکز مورد نیاز باید به کمک مردم شتافت. در واقع روانپزشکی بر تأمین نیازهای بهداشت روان جامعه تأکید دارد و در واقع نوعی اقدام معطوف به جامعه محسوب میشود. توجه روانپزشکی نگرش و دانش مردم نسبت به سلامت و بیماری روانی است. روانپزشکی مبتنی بر جامعه در واقع نوعی اقدام معطوف به جامعه است و اجزای آن عبارتند از: آموزش جامعه تلاش برای ارتقاء سلامت و نه فقط رفع علایم بیماری شناسایی زودرس و اقدامات غربالگری مداخله زودرس در سطح اجتماع اقدامات مربوط به پیگیری بیماران در سطح جامعه بی شک موثرترین رویکرد به روانپزشکی پدید آوردن سیستم منسجمی از مراقبت از فرد در بافتار خانواده، جامعه و فرهنگ است و بدون پرداختن به این مهم، اهداف درمانی روانپزشکی به طور کامل محقق نمیشود. که این آگاهی و درمان در مراکز مشاوره و روان درمانی محقق میگردد. 1-2- طرح مسئله و ضرورت تحقیق: جنبه های مختلف مسئله در ایران: شناسایی اشکال مختلف بیماریهای روحی و روانی وتهیه آمار از مبتلایان به هر دسته از این بیماریها و درجات آنها. آشنا کردن مردم به وضعیت روحی و روانی خود و لزوم اقدام برای درمان بدون اینکه دچار شرمندگی و خجالت شوند. گسترش مراکز آموزش برای تربیت روانکاوان و روان پزشکان در تطابق با بیماریهای بومی. علاوه بر آن گسترش مراکز درمانی مورد نیاز در قالبهای مختلف از درمانگاه تا بیمارستان از طریق طراحی و اجرای مراکز مورد نیاز ضروری به نظر میرسد. ضرورت تحقیق برای جنبههای مختلف مسئله: مسئله مورد بحث برای روانکاوان و روانپزشکان کاملاً شناخته شده است اما عامه مردم به جز افرادی که مستقیماً خود یا اطرافیان نشان با اینگونه مسائل درگیر بودهاند از آن بیاطلاع هستند، تنوع حالات مختلف و پیچیدگی روشهای درمانی از یک طرف و جمعیت نه چندان کافی متخصصین متبحر بیماریهای روحی وروانی همراه واکنشهای غیر منطقی مبتلایان و یا اطرافیان آنها موجب شده تا برنامه ویژهای برای اطلاعرسانی به مردم شکل نگیرد و اگر در جایی به آن پرداخته شده صرفاً برای مواردی موضعی یا موضوعی بوده است و به همین نسبت آمار و اطلاعات منسجم و همهگیری مدون نشده است تا بر اساس آنها برنامهای جامع تدوین گردد. تحقیق و پژوهش از ارکان اصلی تدوین برنامه است، برنامهای که هر سه جنبه مزبور را در برگیرد لذا سلسله مراتب برنامه باید به این شرح مورد توجه قرار گیرد: نخست جمع آوری آمار و اطلاعات از دسته بندی بیماریها و زیرمجموعههای هردسته، دوم شناخت روشهای درمان، سوم آمار مبتلایان در دسته های مختلف و زیرمجموعههای آنها، چهارم یافتن و اعمال روشهای آگاهیرسانی به توده مردم، پنجم دسته بندی مراکز درمانی از نظر روشهای درمان ودسته های بیماریها و محتوای فیزیکی طرحهای معماری مناسب برای هر دسته با توجه به ظرفیت مورد نیاز. 1-3- هدف تحقیق: هدف تحقیق ایجاد یک محیط تخصصی روانشناسی و روان درمانی بر اساس علم نوین روانشناسی. اهداف خرد تحقیق را می توان به شرح زیر دسته بندی نمود : شناسایی مراکز درمانی مورد نیاز از نظر نوع، ظرفیت و تعداد مورد نیاز در منطقه جغرافیایی مورد نظر با توجه به آمار مبتلایان در دسته های مختلف با کسر تعداد و ظرفیت مراکز موجود. انتخاب مکان مناسب برای استقرار مرکز یا مراکز مورد نیاز در منطقه جغرافیایی و شهر مورد نظر. انتخاب نوع مرکز درمانی براساس شدت نیاز. شناسایی بخشهای مورد نیاز و فضاهای موجود در هر بخش و ظرفیت منطقی برای نوع مرکز درمانی انتخاب شده. 1-4- پیشینه تحقیق و چارچوب نظری: مرکز روان درمانی ابن سینا تنها مرکز تخصصی روان درمانی شیراز است. این مركز در سال 1356 تأسیس و در سال 1370 بهره برداری گردید. این مركز تك تخصصی بوده و تنها شامل بخش روانپزشكی میباشد. خدمات بستری در بخشهای اتفاقات، زنان، دو بخش مردان و خدمات سرپائی توسط متخصصین در درمانگاه انجام میگیرد. متوسط اشغال تخت و متوسط اقامت بدون احتساب اتفاقات به ترتیب 97% و 8/23 با احتساب اتفاقات 8/97 و 21 میباشد. بخش پاراكلینیكی شامل روانشناسی (رواندرمانی گروه درمانی، خانواده درمانی، گفتاردرمانی، انواع تست) بخش E.C.T، آزمایشگاه، رادیولوژی، داروخانه، نوارنگاری بوده كه همگی در شیفت صبح و داروخانه دو روز عصر فعالیت دارند. این مركز از سال 1370 به دانشگاه پیوست و با یک بخش با ظرفیت 20 تخت درمانی شروع به كار نموده كه بعد از گذشت 2 سال بخشهای آموزشی یک و دو مردان و بخش جانبی E.C.T راهاندازی گردید. در حال حاضر این واحد شامل بخش آموزشی اتفاقات، زنان، مردان یك، مردان دو بخش 3 و بخش 4 و E.C.T میباشد. که فاقد بخشهای نوین درمانی مانند موسیقی درمانی هنر درمانی و… میباشد. مرکز دیگری که بخش کوچکی از آن به این بیماران خدمات میدهد بیمارستان حافظ است. با بررسیهای انجام شده هیچ مرکزی در شیراز وجود ندارد که در زمینه روان درمانی بر اساس روشهای نوین درمانی طراحی و ساخت و به مرحله اجرا رسیده باشد. 1-5- فرضیه تحقیق و مدل تحقیق: فرض بر این است که با شناخت از چگونگی بیماریهای روانی درحد ایجاد توانایی برای طراحی مرکز یا مراکز درمانی این گونه از بیماریها و سپس تدوین طرحی کار آمد از جهات مختلف میتوان تمام یا حد اقل بخشی عمده از بیماران قابل درمان را با بازگرداندن سلامتی به جامعه برگرداند. 1-6- روش تحقیق: مرحله اول: جمع آوری اطلاعات در زمینه بیماریهای روانی و روش درمان آنها و هم زمان با آن جمع آوری اطلاعات در خصوص مراکز درمانی و ابعاد و اندازه و استانداردها. مرحله دوم: آنالیز اطلاعات و هم راستا کردن مطالعات و استفاده در طراحی. 1-7- مراحل تحقیق: مطالعات پایه مشتمل بر: کتابخانهای، میدانی، مصاحبه با متخصصین. خرید اینترنتی فایل متن کامل : بررسی نمونههای موردی. جمعبندی مطالعات اولیه و استخراج معیارهای اصلی. تدقیق مکانیابی با تعیین معیارهای مهم و تطبیق این معیارها با نقاط در نظرگرفته شده. تدوین برنامه فیزیکی طرح با توجه به احکام طراحی همراه با ارائه ایده کلی (کانسپت). مشورت با متخصصین و کارشناسان ذیربط برای دریافت نظر مشورتی و اطمینان از صحت کار انجام شده و اخذ راهنمایی برای اصلاحات احتمالی. ورود به مرحله طراحی که از تحلیل سایت آغاز میشود و با طی روند تدوین دیاگرام جانمایی مجموعه، طراحی معماری مجموعه همراه با تدوین رساله به ارائه نهایی ختم میشود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[جمعه 1400-05-08] [ 07:15:00 ق.ظ ]
|
|
.. 45 3-2- مدل سازی… 46 3-2-1- دسته بندی مدل های موجود. 47 3-3- مروری بر کارهای گذشته.. 48 3-4- مدل های ارائه شده. 50 3-4-1- مدل فینی.. 50 3-4-2- مدل هاسر – ورنولد.. 51 3-4-3- مدل سالاما- ونکاتش…. 52 3-4-4- مدل سالاما 52 3-4-5- مدل مرکز مطالعات سایش و خوردگی دانشگاه تولسا 55 3-4-6- مدل شیرازی و همکاران.. 55 3-4-7- مدل فیزیکی.. 56 فصل چهارم.. 57 سیستم آزمایشگاهی و نحوه انجام آزمایش ها. 57 سیستم آزمایشگاهی و نحوه انجام آزمایش ها. 58 4-1- طراحی سیستم آزمایشگاهی… 58 4-1-1- تجهیزات اصلی.. 58 4-1-2- تجهیزات جانبی.. 59 4-1-3- ذرات شن و ماسه. 63 4-1-4- اندازه گیری وزن.. 63 4-2- نحوهی انجام آزمایش…. 64 4-3- طراحی آزمایش ها. 66 4-3-1- متغیرهای مورد مطالعه در آزمایش…. 67 فصل پنجم.. 68 نتایج و بررسی داده های آزمایش…. 68 نتایج و بررسی داده های آزمایش…. 69 5-1- فرایند تحقیق… 69 5-2- روند آزمایش…. 70 5-3- طراحی آزمایش با بهره گرفتن از نرم افزار. 70 5-4- آنالیز و بررسی داده ها. 72 5-4-1- بررسی سرعت سایش سیال فاقد شن.. 73 5-4-2- بررسی تأثیر سرعت سیال حاوی ذرات شن.. 75 5-4-3- بررسی مکان های مختلف در خط لوله. 77 5-4-4- بررسی اندازه ذرات شن.. 78 5-4-5- بررسی تأثیر غلظت شن.. 79 5-4-6- تأثیر سختی و دانسیته کوپن.. 80 5-5- آنالیز ظاهری… 83 5-5-1- میکروسکوپ الکترونی.. 84 5-5-2-آنالیز کوپن ها با میکروسکوپ الکترونی.. 85 5-6- مدل سازی… 92 5-6-1- الگوریتم ژنتیک…. 92 5-6-2- روش تفاضل تکاملی (DE). 94 5-6-3- جزئیات پیاده سازی الگوریتم ژنتیک برای مدل سازی.. 94 5-6-4- نتایج مدل سازی.. 96 فصل ششم.. 99 نتیجه گیری و پیشنهادات… 99 نتیجه گیری و پیشنهادات… 100 6-1- نتیجه گیری… 100 6-2- پیشنهادات… 101 منابع.. 103 – اهمیت سایش و خوردگی در صنعت پدیده خوردگی در تمامی دسته های اصلی مواد، شامل فلزات، سرامیكها، پلیمرها و كامپوزیتها اتفاق میافتد، اما وقوع آن در فلزات آنقدر شایع و فراگیر بوده و اثرات مخربی بجای میگذارد كه هرگاه صحبت از خوردگی به میان میآید، ناخودآگاه خوردگی یک فلز به ذهن متبادر میشود. 1-2- سایش و خوردگی در صنایع نفت و گاز تعمیر و جایگزین کردن قطعات و تجهیزات خراب شده سر چاهی و سطحی، به مراتب آسانتر و کم هزینهتر از تجهیزات درون چاهی و زیرزمینی است. تجهیزات سر چاه باید طوری طراحی شوند تا در طول مدت بهره برداری (بعضأ 50 سال) تحمل و مقاومت کافی را داشته باشند. سایز بندی خطوط لوله، آنالیز صدمات و خرابیها، میزان بهینه بهره برداری و … از مواردی هستند که قبل از آنها باید میزان و نرخ سایش مشخص شده باشد. پدیده های سایش و خوردگی به علت محیط مساعد، و حرکت و جنبشی که در هر سیستم است، همیشه و در همه جا وجود دارند. نمی توان فرایندی را یافت که از این دو پدیده در امان باشد. حتی در سرعتهای بسیار کم و غلظت ناچیز ذرات جامد همراه با سیال، سایش وجود دارد. باید راهکاری ابداع کرد که نرخ این سایش و خوردگی را به حداقل برساند [4]. مواد هیدروکربنی خروجی از چاهها با مخلوط پیچیده چند فازی همراه است. که ممکن است شامل موارد زیر باشد [24]: هیدروکربنهای مایع: نفت و میعانات گازی[3] هیدروکربنهای جامد: واکس[4] و هیدرات[5] و غیره هیدروکربنهای گازی: گاز طبیعی[6] گازهای دیگر: هیدروژن سولفید[7]، کربن دی اکسید، نیتروژن و غیره آب همراه نمک شن و دیگر ذرات سایش ذرات که به ذرات شن و ماسه وابسته است، مهمترین عامل سایش در سیستمهای تولیدی هیدروکربنها بشمار میرود، به این دلیل که حضور مقدار کمی ذرات شن در جریان تولید موجب سایش و خوردگی سایشی قابل ملاحظهای می شود. سایش با شن و ماسه می تواند موجب از بین رفتن پوشش های جلوگیری از خوردگی شده و به تشدید خوردگی سایشی منجر شود. با این وجود دیگر مکانیسمهای سایشی میتوانند در شرایط عملیاتی خاص خسارات جبران ناپذیری به سیستم تولید وارد کنند. در بیشتر موارد شناسایی سایش به راحتی ممکن نی خرید اینترنتی فایل متن کامل : ست و این مورد مدیریت سایش را با مشکلات فراوانی مواجه ساخته است. عوامل مؤثر بر سایش عبارتند از: سرعت جریان، رژیم جریان، تعداد فازهای جریان، میزان و یا غلظت فاز جامد در جریان (غلظت دانه های شن معلق در فاز مایع یا گاز)، اندازه ذرات جامد، اندازه قطرات مایع معلق در گاز، میزان تیزی دانه های شن و ماسه، زاویهی برخورد ذرات با دیوارهی تجهیزات، ژئومتری و هندسه مجرای عبوری جریان، میزان سختی ذرات جامد، میزان سختی قطعات و تجهیزات و … [5].
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
امروزه استفاده از آبهای زیرزمینی در نقاط مختلف دنیا به خصوص در کشور ما به دلیل کم بودن ذخائر سطحی توسعه زیادی یافتهاست و برای مصارف مختلف کشاورزی، صنعتی، شرب و غیره مورد استفاده قرار میگیرد، به همین دلیل لازم است که منابع آب زیرزمینی در هر ناحیه به دقت مورد مطالعه و بررسی کمی و کیفی قرارگیرند تا بتوان از آنها استفادهی بهینه را به عمل آورد (سنگدهی و همکاران 1387) عواملی چون بهره برداری نادرست از منابع آب ز یرزمینی ، وجودعوامل طبیعی همچون گنبدهای نمکی و سازندهای زمین شناسی آلاینده، هم گاها موجب کاهش کیفیت آب چاهها وسفره های زیرزمینی میشوند(زمردیان،1383) گنبدهای نمکی میتوانند به صورتهای مختلف منابع آب سطحی و زیرزمینی راآلوده نمایند .آلوده کنندگی گنبدهای نمکی درحد حجمها و دبیهای بسیار زیاد میباشد. در مناطق خشک و نیمه خشکی مانند ایران که منابع آب از اهمیت زیادی برخوردار هستند بررسی شدت و نحوه آلودگی توسط گنبدهای نمکی کمک زیادی در مدیریت کیفی این منابع خواهد نمود. نظر بهاینکه تعداد گنبدهای نمکی در ایران زیاد است، ارائه راهکار مناسب برای تعیین مقادیر و نحوه آلودگی منابع آب توسط گنبدهای نمکی راهکارهای مناسبی را برای سایر نقاط ارائه خواهد داد. احمدزاده و همکاران 115 گنبد نمکی را در جنوب ایران نام بردهاند که 101 گنبد محدوده بین بندرعباس- سروستان و 14 گنبد در جنوب کازرون قرار دارند. با توجه به نوپا بودن مطالعات صورت گرفته در زمینه گنبدهای نمکی در ایران بسیاری از مطالعات اولیه توسط زمین شناسان غیر ایرانی و در زمینه تکتونیک نمک انجام پذیرفتهاست و پس از آن با گسترش مطالعات صورت گرفته، بررسیهای مربوط به هیدروژئولوژی گنبدهای نمکی نیز آغاز گردید. 1-1- سنگ نمک سنگ نمک یا هالیت با ترکیب NaCl در زیر سطح به شکل لایه ای (salt bed) و بر روی زمین به شکل dome، sill، dike و دیاپیر (diapir) وجود دارد. بسته به تاریخ رسوبگذاری،نهشتههای هالیت ممکن است با دیگر نمکهای کلریدی همچون کارنالیت (KMgCl3,6h3O) یا سیلویت (KCl)، سولفاتهاهمچون پولی هالیت (K2Ca2Mg[SO4]4h3O)،انیدریت (CaSO4)،ژیپس (CaSO4,2h3O) یا باکربناتها همچون دولومیت (CaMg(CO3)2) یا کلسیت(CaCO3) همراه باشند. از مهمترین خواص نمک میتوان به چگالی کم آن که برابر با kg/m3 165/2 می باشد و انحلال پذیری بالای آن که برابر با g/l360 می باشد نام برد. نمک در اعماق زیاد نفوذ ناپذیر می باشد. از دیگر خواص مهم نمک شکل پذیری آن است که به صورت Halokinesis، plastic creepin و deformation under pressure تغییر شکل میدهد. 1 – 2 – انحلال نمک در بسیاری از حوضههای رسوبی در جهان لایه های ضخیمی از سنگ نمک وجود دارد و در بعضی موارد، نمک تغییر شکل داده و به صورت دیاپیرهای نمکی و یا گنبدهای نمکی رخنمون دارند. نمک با توجه به حلالیت سادهی آن تحت تاثیر بارش های جوی قرار گرفته و به راحتی انحلال مییابد. اما در بعضی موارد با وجود قابلیت حلالیت زیاد، این نهشته ها برای چندین هزار سال پایدار بوده و ممکن است یا انحلالی در آنها رخ نداده و یا این که پیشرفت انحلال بسیار کند بوده باشد، که این امر بیانگر عدم تماس آنها با چرخهی آبهای شیرین میباشد. لایه های نمک ممکن است در بین سیستمهای جریان آب زیرزمینی ناحیهای یا محلی قرار گرفته و دائما از قسمت های بالایی و حواشی در حال حل شدن بوده و باعث شوری آبهای زیرزمینی گردند. برای مثال در مناطق تگزاس و نیومکزیکو بییش از 200 متر نمک به وسیله آبهای زیرزمینی انحلال یافتهاند. جانسون و همکارانش (1977) به اختصار عوامل موثر در انحلال نمک را شرح دادهاند: 1– غیر اشباع بودن آب نسبت به نمک 2– وجود نهشتهی نمکی و آب کافی 3– امکان حرکت آب در داخل یا بر روی نهشتههای نمکی و امکان خروج آب 4- انرژی (مانند بار هیدرواستاتیکی) که باعث جریان آب در سیستم گردد. با وجود این شرایط، آبهای جوی به داخل زمین نفوذ کرده و انحلال نمک در زیر سطح اتفاق میافتد و آب راه خود را به نواحی با ارتفاع کمتر ادامه میدهد. تخلیهی چشمههای شور حاصل از انحلال نمک و تبخیر آبهای شور در سطح زمین می تواند باعث تولید و توسعه پهنههای نمکی گردد. چنین پهنههای نمکی در دشت رولینگ (Rolling) در شمال تگزاس و جنوب غرب اکلاهاما به وسیله یوارد (1961) و ریشتر و کیلر (1986)، Ward,1961 و Richter and Kreitler,1986 توصیف شده اند. آبهای شور تخلیه شده در این نواحی از چند هزار میلیگرم بر لیتر تا 150000 میلی گرم بر لیتر کلر را در خود حل کرده که کیفیت آب های سطحی را تا صدها مایل پایین تر تحت تاثیر قرار می دهند (Richter,1993). 1 – 3 – حلالیت هالیت قابلیت حلالیت مولی هالیت در 25 درجه سانتی گراد بسیار زیاد است به طوری که ثابت حلالیت آن طبق معادله 1 -1 برابر با 38 میباشد. معادله (1-1) = 38 Ksp = [Na+].[Cl–] جدول 1- 1- قابلیت انحلال کانیهایی که به صورت متجانس حل میشوند (دمای 25 درجه سانتی گراد و فشار کل یک بار)، (Lioyd et al,1985) از آنجایی که ماکزیمم حد اشباع آب از کلسیت 500 میلی گرم در لیتر میباشد بنابراین میتوان دریافت که انحلال هالیت 720 برابر انحلال کلسیت و 170 برابر ژیپس میباشد که این خود بیانگر سادگی حلالیت هالیت میباشد. حلالیت هالیت با افزایش درجه حرارت زیاد میگردد. شکل 1 افزایش حلالیت هالیت را با افزایش درجه حرارت نشان میدهد. شکل1 – 1- افزایش حلالیت هالیت با افزایش درجه حرارت بر حسب میلیگرم بر لیتر و درصد وزنی(شیمی عمومی هیئت مولفان، 1364) 1-4 – شوری و انواع آن شورابه آبی است که غلظت کلر آن از غلظت متوسط کلر جهانی در آب اقیانوس بیشتر باشد(Hem,1973). شور شدن که با افزایش میزان مواد جامد حل شده (TDS) تعریف می شود، شایعترین نوع آلوده شدن منابع آب است. افزایش شوری علاوه بر این که باعث بالا رفتن کل مواد شیمیایی آب می شود باعث افزایش غلظت تشکیل دهندههای خاصی نیز میگردد. 1 – 5 – تعیین منابع شوری همانگونه که بحث شد منابع شوری گوناگونی وجود دارند. برای تشخیص و تفكیک منابع شوری از یكدیگر، از روشهای مختلفی استفاده میگردد كه عمدتاً عبارتند از: آنالیز شیمیایی آب روشهای ایزوتوپی برای نیل به این هدف از پارامترهای گوناگونی همچون كاتیونهای اصلی (Na,Mg,Ca) و آنیونهای اصلی (HCO3,SO4,Cl) و عناصر فرعی (K,I,Br,Li) و بعضی ایزوتوپهای محیطی (14C,3H,2H,18O)استفاده میگردد. در سالهای اخیر از این اجزاء شیمیایی و یا نسبتهای آنها جهت تفکیک منابع شوری استفاده شده است. جدول 2 نسبتهای بهكار رفته در تعیین منابع شوری را نشان میدهد. جدول1-2 – پارامترهای شیمیایی پیشنهاد شده جهت تفکیک منابع شوری (Richter, 1993) 1 – 6- روشهای شیمیایی تعیین انحلال نمک 1 – استفاده از نسبت Na/Cl شکل1- 2- ترکیب نسبت وزنی سدیم به کلر برای شورابههای میادین نفتی دایرهها و شورابههای انحلال نمک (مثلث ها) نسبت وزنی سدیم به کلر حدود 65/0 بیانگر انحلال نمک و کمتر از 6/0 آلودگی بوسیله میادین نفتی را نشان میدهد. رودخانهی Cimarron (نقاط5 و6) بوسیله انحلال نمک و رودخانهی Little (نقطه4) و رودخانهی آرکانزاس (نقاط7 و8) به وسیله شورابههای میادین نفتی آلوده شده اند (Leinard and Ward,1962). 2 – استفاده از نسبت (Ca+Mg)/SO4 نهشته های هالیت اغلب همراه با ژیپس و انیدریت میباشند. در شرایطی که انحلال صورت گیرد، کلسیم و منیزیم و سولفات به میزانی حل میگردند که نسبت مجموع کلسیم و منیزیم به سولفات (هر کدام بر حسب مول بر لیتر) برابر با یک میگردد. اگر این نسبت بسیار بزرگتر از یک گردد یعنی مقدار مجموع کلسیم و منیزیم بسیار بیشتر از سولفات باشد، بیانگر آلودگی به وسیله میادین نفتی میباشد. شکل 3 این روابط را به خوبی نشان میدهد. چنانچه مقادیر مجموع کلسیم و منیزیم به سولفات (برحسب مول بر لیتر) در مقابل نسبت سدیم به کلر (برحسب مول بر لیتر) رسم گردد، اب های حاصل از انحلال نمک پراکندگی نداشته و در محل تقاطع نسبت 1:1 قرار میگیرند در صورتی که آبهای حوضهای عمیق به علت کمتر بودن مقدار سولفات پراکندگی را نشان میدهد. شکل1- 3 – نسبت مولی (Ca+Mg)/SO4 در مقابل Na/Cl در چشمه های شور در دشت Rolling در تگزاس، (Richter and Kreitler,1986)، گروه A بیانگر انحلال هالیت و ژیپس و گروه C شورابههای حوضهای عمیق را نشان میدهد. 3 – استفاده از نسبت سولفات به کلر (SO4/Cl) Mast (1982) با بهره گرفتن از مقادیر سولفات و کلر برحسب میلیگرم بر لیتر منابع مختلف شوری و میزان اختلاط آنها را تشخیص داد. براساس شکل 4 مقادیر سولفات (ppm) در مقابل کلر (ppm) رسم گردیده و براساس اعضای انتهایی همچون آبهای شیرین، شورابههای انحلال نمک و شورابههای میادین نفتی مشخص میگردند. در بین هر دو عضو انتهای خط اختلاط در نظر گرفته می شود. شکل1- 4 – منحنیهای اختلاط برای آبهای شیرین و منابع شوری مختلف (انحلال نمک و میادین نفتی) با بهره گرفتن از غلظتهای سولفات و کلر در کانزاس Mast,1982 (به نقل از Richter,1993) 4 – استفاده از نس خرید اینترنتی فایل متن کامل : بت SO4/Cl ، Ca/Cl ، Mg/Cl ، K/Cl Whittemore (1984) نشان داد که چشمههای حاصل از انحلال نمک معمولا دارای Ca/Cl ، Mg/Cl کمتر و SO4/Cl بیشتری نسبت به شورابههای میادین نفتی میباشند. Richter and Kreitter (1986) با بهره گرفتن از این نسبتها شورابههای حاصل از انحلال نمک (گروهA) و شورابه های حوضهای عمیق (گروهC) را در منطقه تگزاس از یکدیگر تفکیک کردند. همان طور که در شکل 5 میگردد، مقادیر کلسیم، منیزیم و پتاسیم در شورابههای حاصل از انحلال نمک به مراتب کمتر از آبهای حوضهای عمیق بوده و به همین علت پراکندگی نقاط در آبهای عمیق بیشتر از شورابههای حاصل از انحلال نمک میباشد (Richter,1993).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
. 172 6-2- نتایج مطالعات پتروگرافی و XRD.. 173 6-3- نتایج مطالعات زمین شیمی.. 177 6-4- مراحل تشکیل اسکارن واکنشی کانگوهر. 181 6-5- پیشنهادات… 183 منابع ……184 پیوست……200 1-1- کلیات اسکارن به دلیل جذابیتهای علمی، همچنین به واسطه ارزش تجاری و اقتصادی مواد معدنی همیشه مورد توجه محققین و پژوهشگران زمینشناسی و معدن بوده است. کانسارهای اسکارنی در سراسر جهان با توجه به مواد معدنی همراه همواره مورد توجه میباشند. از جمله فلزات و کانیهای صنعتی با ارزشی که امکان دستیابی اقتصادی به آن ها در کانسارهای اسکارنی فراهم است شامل: طلا، آهن، مس، سرب و روی، تنگستن، قلع، گارنت، ولاستونیت، گرافیت، آزبست و منیزیت میباشد. در ذیل به توصیف این گونه کانسارها پرداخته می شود: هنگامی که تغییرات کانیایی و شیمیایی سنگها در اثر برهم کنش با سیالات بیرونی رخ میدهد، این فرایند را متاسوماتیسم میگویند. فعالیت متاسوماتیک از جمله سازوکارهایی است که به تشکیل نوعی از ذخایر به نام اسکارن میانجامد (Edwards et al.,1986). اسکارنها شامل سنگهای آهکی و سیلیکاته آهن و منیزیم داری (فرومینزیم) هستند که به طریق جانشینی در محل برخورد تودههای نفوذی با کربناتها و به مقدار اندک با سیلیکاتها به وجود میآیند (بابازاده،1383). اگرچه اکثر اسکارنها در سنگ آهک یافت میشوند، آن ها میتوانند تقریبا در هر نوع سنگی، طی دگرگونی ناحیهای یا تماسی، بر اثر نوعی فرایند جانشینی منشا گرفته از سیالات ماگمایی و دگرگونی، سیالات جوی یا سیالات دریایی پدید آیند. سنگ میزبان تودهنفوذی در نزدیکی همبری به طور معمول تحت تاثیر تبلور دوباره، دگرسانی و جانشینی قرار میگیرد و در شماری از آن ها هم کانی سازی رخ میدهد. این تغییرات تحت تاثیر حرارت و نفوذ سیالات ناشی، از تودههای نفوذی یا دیگر سیالاتی است که تودهنفوذی در پویایی آن نقش داشته است. اگر چه اسکارنها اغلب نزدیک تودههای نفوذی یافت میشوند؛ مناطق نزدیک یا همجوار تودههای نفوذی، امتداد گسلهها و مناطق اصلی برشی، سیستمهای کمژرفای زمینگرمایی، بستر دریا و مناطق ژرف پوسته زیرین یعنی نواحی دگرگونی انباشتی یا تدفینی از مناطق معمول حضور اسکارنهاست. بنابراین الزاما، نیازی به یک تودهنفوذی یا سنگآهک برای تشکیل اسکارن نیست (Meinert, 2005). معمولا اسکارنهای حاوی تودههای معدنی در کنتاکت تودههای نفوذی حدواسط (گرانودیوریت، کوارتزدیوریت، مونزونیت) با سنگهای کربناته گسترش مییابند. در اسکارنهای اطراف تودههای اسیدی (گرانیتها) به ویژه تودههای نفوذی بازیک، کانسارهای کمی مشاهده میشوند. تودههای نفوذی اسکارن زا در اعماق متوسط و یا نزدیک سطح زمین جای میگیرد. به علت متاسوماتیکی بودن پدیده اسکارنزایی، تودههای معدنی اسکارنی به صورت اشکال مختلف (لایه، عدسی، استوک، رگهای) مشاهده میشوند (بابازاده،1383). 1-2- تاریخچه دوبری (Daubree,1841) یکی از نخستین پژوهشگران اسکارن است؛ او اولین گزارش را از تاثیر و نقش پیدایش ماگماتیک فلزات فلوئور، بور، فسفر و ارتباط آن ها را با کانی سازی قلع منتشر نمود و حضور کانی های کلسیمدار مانند فلوئورین، اکسینیت و آپاتیت در کانسارهای قلع را مرتبط با سیالات ماگمایی دانست. اصطلاح کانسارهای همبری (contact deposits) را که از اواسط قرن گذشته متداول شد، نخست فوشه (Fuches) به کار برد و سپس فیشر (Fischer) در سال 1961 آن را ترویج نمود. بک (Beck,1900) هم اسکارن را برای سنگی خاص به کار برد. این نام آن زمان به طور کلی به سنگهای حاوی گارنت، پیروکسن و اپیدوت همراه با کانسارهای مگنتیت و کالکوپیریت سوئد اختصاص داشت. سنگهای مزبور را در آن هنگام مرتبط با سنگهای آذرین نفوذی نمیدانستند، چرا که هیچ نشانی از چنین ارتباطی در کانسارهای مزبور یافت نکردند. تعریف بک از اسکارن برای بسیاری از محققین هنوز کاربرد دارد، ولی با این شرایط که سری های منیزیمدار هم در آن ها امکان حضور داشته باشند، و دیگر آنکه بیشتر کانسارهای اسکارنی را حاصل جایگزینی و جانشینی در کربناتهای همجوار تودههای نفوذی و همیافت با آن ها بدانند. شمار زیادی از پژوهشگران از زمان دوبری به اسکارن و کانسارهای اسکارنی توجه نمودند. برت (Burt) کتاب شناسی تاریخی کامل و جامعی در این مورد ارائه نموده است. تیلی (1961)، زاریکوف (Zharikov, 1968) و برتولم (1970) از جمله پژوهشگرانی هستند که در دهههای اخیر در اسکارن و کانسارهای اسکارنی مطالعاتی نمودهاند. اینودی و همکاران (Einaudi et al., 1981) تحقیق به نسبت کاملی در مورد کانسارهای اسکارنی، مجموعه اصطلاحات (terminology) و واژگان مربوطه و طبقهبندی آن ها انجام دادهاند. 1-3- تعاریف توصیف ذخایر اسکارنی در نوشته های علمی قرن 19 گزارش شده است (e.g., Cotta,1864). واژه اسکارن، اولین بار توسط معدن چیان سوئدی برای کانیهای باطله کلسیمی- سیلیکاته دانه درشت همراه با ذخایر مگنتیتی و سولفیدی پرکامبرین مورد استفاده قرار گرفت (Burt,1977). گلدشمیت در سال 1911 واژه اسکارن را به طور علمی تعریف کرد. امروزه اسکارن به سنگهای دگرگونی گفته می شود که بیشتر از راه متاسوماتیسم تشکیل شده و حاوی سیلیکاتهای کلسیم، آهن، منیزیم و آلومینیم میباشند این سنگها در اثر جانشینی سنگهای غنی از کربنات در شرایط دمایی نسبتا بالا تشکیل میشوند (Ray & Webster, 1991). کانسارهای اسکارن را با نامهای دیگری مانند کانسارهای همبری (Shakov, 1947)، دگرگونی همبری (Hess and Larsen.1921)، دگرگونی آذرین، تاکتیت (Hess.1919)، متاسوماتیک همبری (Tatarinov,1963)، پنوماتولیتیک همبری (Schneiderhon,1955) و پیرومتاسوماتیک (Knopf, 1933) نیز میخوانند. اخیرا واژه های دگرگونی آذرین (Park, & MacDiarmid, 1975) یا متاسوماتیک همبری (jensen & Bateman, 1979) پذیرفته شده است، گرچه اوانز (Evans, 1987)، بکارگیری واژه پیرومتاسوماتیک را دوباره مطرح کرد. از آنجا که این نوع ذخایر در محیطهای کاملا دگرگونی یا متاسوماتیک و هر محیط بین آن ها وجود داشته و همبری آذرین نیز ضرورتا همیشه وجود ندارد، به نظر می رسد که هیچکدام از واژه های قبلی کامل و مناسب نیست. به همین دلیل اینودی (Einaudi,1981) واژه توصیفی و غیر زایشی اسکارن را پیشنهاد نمود، واژهای که در مفهوم ژنتیکی خود از محدودیت کمتری برخوردار بوده و برای بیشتر زمینشناسان اقتصادی قابل درک است. 1-3-1- هورنفلس، اسکارن واکنشی، شبه اسکارن، اسکارن اینودی و همکاران (Einaudi et al., 1981) بر مبنای چگونگی پیدایش، اسکارنها را به دو گروه اسکارنهای واکنشی و شبه اسکارن (skarnoid) تقسیم نمودهاند. در نتیجه واکنش محلولهای ماگمایی یا گرمابی با سنگهای کربناته و در دماهای بالا، اسکارن واقعی پدیدار می شود. شبه اسکارنها به هورنفلسهای کالکسیلیکاته هم معروفند، طبق تعریف زاریکوف (Zharikov, 1970) شبه اسکارن اصطلاحی توصیفی برای سنگهای کالکسیلیکاته کم مایه از آهن و به نسبت دانه ریز است که دست کم در بخشی، ترکیب سنگ مادر را نمایان سازد. اینودی و همکاران (Einaudi et al., 1981) واژهی شبه اسکارن را برای سنگهای پرمایه از گارنت به کار میبرند که خاستگاه آن ها به طور دقیق مشخص نباشد. از نظر تکوینی و پیدایشی شبه اسکارن حدواسط هورنفلس صرفا دگرگونی و اسکارن دانه درشت صرفا متاسوماتیک است. این سنگها بیشتر وابسته به تغییرات متاسوماتیک کربناتهای ناخالص هستند (شکل1-1-C ). اسکارنهای واکنشی بر اثر دگرگونی ایزوشیمیایی و در لایه های نازک شیل، واحدهای کربناته و در جایی یافت می شود که انتقال متاسوماتیک اجزاء و سازهها در بین لیتولوژیهای مجاور در مقیاسی کوچک (در حد سانتی متر) رخ دهد .( Vidale, 1969; Zarayskiy et al., 1987)در این سنگهای دگرگونی نیز مانند هورنفلسها، نیازی به ورود سازههای بیرونی مقطع رسوبی نیست. اسکارنهای واکنشی همچون اسکارنهای واقعی، منطقهبندی متاسوماتیک دارند. تنها با بررسیهای دقیق ترکیب شیمیایی کانی ها و مشخص ساختن روابط صحرایی از هم تفکیک پذیرند خرید اینترنتی فایل متن کامل : . امکان پیدایش انواع حدواسط اسکارنهای واکنشی و اسکارنهای واقعی هم وجود دارد. به عبارتی دیگر اسکارن واکنشی در محدود مناطق دگرگونی درجه متوسط تا بالاست و اجزای شیمیایی مورد نیاز واکنش از سنگهای دیواره و پیرامون حاصل شده است و به طور معمول کانسار سازی ندارند. در جدول1-1 مقایسه اسکارن واکنشی و متاسوماتیک آذرین آمده است (Einaudi et al., 1981). تبلور دوبارهی دگرگونی (metamorphic recrystallization) در سنگهای آهکی ناخالص، واکنش بیمتاسوماتیک (bimetasomatic reaction) بین سنگهای گوناگون و متاسوماتیسم تراوشی (infiltration metasomatism) توسط سیالات گرمابی با منشا ماگمایی سه فرایند مهم است که در اسکارن رخ میدهد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
1-2- افیولیت افیولیتها، قطعات باقیمانده لیتوسفر اقیانوسی هستند که در اکثر سلسله کوههای بزرگ زمین در قارهها و جزایر جایگیری شدهاند. سن آنها بسیار متفاوت است، سن قدیمیترین آن ها مربوط به پروتروزوئیک با سن در حدود 800 میلیون سال میباشند. افیولیتها علاوه بر پرکامبرین (پروتروزوئیک) در فانروزوئیک نیز تشکیل شده اند، قابل ذکر است که تمرکز اصلی افیولیتها در محدوده مزوزوئیک-سنوزوئیک است (Moores et al., 2000). سلسله کوههایی که در نتیجه تصادم و برخورد به وجود آمدهاند مانند آپالاش، اورال یا حتی کوههای عظیمی که به آن سلسله جبال آلپی میگویند غنی از تودههای افیولیتیاند و میتوان آنها را در امتداد نواری پرپیچ و خم و خطی، در طول هزاران کیلومتر تعقیب کرد. واژه افیولیت در سال 1813 توسط برونیار، برای معرفی سنگی با زمینه سرپانتینی که کانیهای مختلفی در آن وجود داشته و غالباً با سنگهای آتشفشانی، گابروها و رسوبات سیلیسی یا چرت همراه بوده، به کار رفته است (Brongniart, 1813). در طی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، اصطلاح افیولیت، معرف تجمعی از سرپانتینیتها، گابروها و اسپیلیتها با یا بدون رادیولاریت یا چرتهای وابسته بود که در لیگور آپنین[5] و در آلپ غربی داخلی رخنمون داشته اند. این رخنمونهای افیولیتی آلپی، به شدت تکتونیزه، چینخورده و دگرگون شدهاند. استینمن (1927)، در یک بازنگری، که وی آن را مجموعه سه قسمتی معرفی کرد (متشکل از سرپانتینیتها، دیابازها و رادیولاریتها) همزادی انواع ماگمایی (سرپانتینیتها ـ گابروها، دیابازها و اسپیلیتها) را پیشنهاد کرد. به نظر وی، تمام اینها در یک لاکولیت عظیم تفریق یافته و به داخل رسوبات ژئوسنکلینال تزریق شدهاند (Steinmann, 1927). درور (1957) در مقالهای از منشأ گوشتهای پریدوتیتهای نوع آلپی و جایگزینی تکتونیکی به حالت جامد قطعات گوشته فوقانی آن، دفاع کرد (De Roever, 1957). در اواخر سالهای 1960، با بررسیهای دقیقی که در یونان، قبرس، ترکیه و عمان انجام شد به این نتیجه رسیدند که استقرار تکتونیکی قطعات لیتوسفر اقیانوسی شامل دو مجموعه کاملاً متفاوت است: 1 ـ تکتونیتها[6]: بخش گوشته پریدوتیتی قاعدهای که با دگرشکلیهای پلاستیک دمای بالا مشخصاند. 2 ـ کومولاها[7]: توالی ماگمایی پوستهای با دگرشکلی کم که یک بخش گابرویی آن از نوع انباشتهای است. در اوایل سالهای 1970، کولمن، برای معرفی تکتونیک خاص لیتوسفر اقیانوسی بر روی حاشیه قارهها، اصلاح فرارانش را به کار برد (Coleman,1970). اختلاف نظر بین زمین شناسان اروپایی و زمین شناسان آمریکایی باعث شد که همه در تعریف اصطلاح مشترک افیولیت به توافق برسند. کنفرانس پن روز[8] در سال (1972) به همین منظور تشکیل شد و نتایج آن به شرح زیر میباشد (Anonymous, 1972): واژه افیولیت جهت معرفی مجموعهای خاص از سنگهای مافیک تا الترامافیک به کار میرود، بنابراین این واژه نام یک سنگ خاص نیست، طبق این تعریف، یک مجموعه افیولیتی از قاعده تا بالا شامل (شکل1-1): 1ـ مجموعه الترامافیک، شامل هارزبورژیت، لرزولیت، دونیت با مقادیر متفاوت که معمولاً فابریکهای تکتونیکی از خود نشان میدهند. 2ـ مجموعه گابرویی که بیشتر بافت کومولایی داشته و معمولاً واجد کومولاهای پریدوتیتی و پیروکسنیتی بوده و عموماً دگرشکلی کمتری نسبت به مجموعه الترمافیک قبلی دارند. 4ـ مجموعه آتشفشانی بازیک که عموماً به صورت بازالتهای بالشی در بخش بالایی توالی افیولیتی و در زیر رسوبات فوقانی گسترش دارند. 5ـ سنگهای همراه افیولیتها که عبارتند از: ـ یک بخش رسوبی فوقانی که به طور مشخص از چرتهای نواری، شیلهای نازک بین لایهای و کمی سنگ آهک تشکیل شدهاند. ـ تودههای پودیفورم[9] کرومیت که معمولاً داخل دونیتها یافت میشوند. ـ سنگهای نفوذی و نیمه عمیق فلسیک سدیک (پلاژیوگرانیت). باید ذکر کرد که محققان نکات کلی زیر را به تعریف فوق اضافه کردهاند: ـ سطح تماس گسلی بین واحدهای قابل نقشه برداری بسیار زیاد است و ممکن است، مقاطع کامل وجود نداشته باشد. ـ یک مجموعه افیولیتی ممکن است ناکامل، قطعه قطعه و جدا از هم و دگرگون شده باشد. شکل 1‑1- یک ستون افیولیتی، نظیر آنچه در بیانیه کنفرانس پن روز (1972) مشخص شده است. A= پریدوتیت برجا مانده گوشته، B1= کومولای لایه لایه اولترامافیک، B2= کومولای لایهلایه گابرویی، B3= گابرو ایزوتروپ، C= مجموعه رگهای (دایک دیابازی) ، D= روانه بازالتی (گدازه بالشی) ، E= رسوبات پلاژیک، MP= موهوی پترولوژیکی، Ms= موهوی لرزهای (Caron et al., 1989). 1-3- منشأ افیولیتها وضعیت ژئودینامیکی و منشاء افیولیتها مسأله مهمی است، در این راستا ژئوشیمیست ژاپنی (Miyashiro, 1973) کار تحقیقی در مورد ژئوشیمی سنگهای خروجی و برپایه نمودارهایی که بر اساس ارتباط عناصر پایهگذاری شده بود منتشر کرد. در این کار تحقیقی، رفتار عناصر اصلی و فرعی در گدازههای افیولیت ترودوس[10] در قبرس را انتشار داد که تماماً مشخصات ولکانیسم نوع کمان[11] را نشان میدادند و به هیچ وجه مشابه خصوصیات ژئوشیمی بازالتهای نوع پشتههای میان اقیانوسی ( MORB) نبودند. ژئوشیمیستهای دیگر نیز طیف وسیعی از افیولیتها با خصوصیات کمان را توصیف نمودند. مجموعه این تحقیقات بنائی محکم جهت معرفی افیولیتهای نوع فوق فرورانش[12] را فراهم کرد. امروزه مشخص شده است که تعدادی از حوضههای اقیانوسی در موقعیت پشت قوس[13] واقع شدهاند. از طرفی میتوان حوضه های اقیانوسی را در حاشیه قارهها و یا درون کمانها و در محل پیشانی کمآن ها[14] مشاهده کرد که گویای محل برخورد یا تصادم هستند. سرنوشت این حوضههای اقیانوسی با موقعیت تکتونیکی این چنین، با سرنوشت جزایر قوسی همزمان، که در محل پوسته قارهای به وجود آمدهاند، به نوعی گره خورده است. بنابراین میتوانیم فرضکنیم که در گذشته تعدادی از افیولیتهای فرارانده بر روی حاشیه قارهها از حوضههای اقیانوسی حاشیهای منشأ گرفتهاند (درویش زاده، 1381). 1-4- تقسیم بندی افیولیتها در حال حاضر، حدود 150 مجموعه افیولیتی با سن متفاوت شناسایی شده و از بین آن ها حدود 40 مورد از آنها دقیقاً نقشه برداری و توصیف شدهاند (Nicolas, 1989). این افیولیتها، شواهد با ارزشی از کف اقیانوس و امکان مطالعه دقیق ساختمان و ترکیب پوسته اقیانوسی و گوشته فوقانی وابسته به آن را در طول مقاطع زمینشناسی به ما عرضه میکنند (شکل1ـ2). افیولیتها را از نظر ماهیت سنگشناسی پریدوتیتهای گوشتهای برجا مانده به 3 گروه بزرگ تقسیم کردهاند ( (Nicolas & Boudier, 2003: الف) افیولیتهای نوع هارزبورژیتی (HOT): در این نوع افیولیتها مقطع گوشتهای اساساً هارزبورژیتی است و بیشتر تهی شدهاند مثل افیولیت عمان. ب) افیولیتهای نوع لرزولیتی (LOT): این افیولیتها انواعی را شامل میشوند که مقطع گوشته لرزولیتی داشته و کمتر تهی شدهاند. نظیر افیولیت لیگوریا[15] در ایتالیا. ج) افیولیتهای نوع حدواسط (LHOT): افیولیتهایی که مقطع گوشتهای آن ها از هارزبورژیت و لرزولیت است مثل افیولیت ترودوس قبرس. این تمایز اساسی اولین بار به وسیله نیکولا و جکسون (1972)، در مورد افیولیتهای کوههای مدیترانه پیشنهاد شد یعنی جایی که به وضوح یک ایالت شرقی با افیولیتهای هارزبور خرید اینترنتی فایل متن کامل : ژیتی و یک ایالت غربی با افیولیتهای لرزولیتی مشخص شده است (شکل 1-3)، این دو نوع در حوالی دینارید، آلبانی و صربستان به هم وصل شده و در همینجا، دو نوار به موازات هم تشکیل میدهند. افیولیتهای نوع هارزبورژیتی نشان دهنده درجه ذوب بخشی بالای گوشته هستند که تصور میشود نشانه گسترش سریع پشتههای میان اقیانوسی هستند، در حالی که افیولیتهای نوع لرزولیتی نشاندهنده درجه پایینتری از ذوب بخشی هستند که بیانگر گسترش کند پشتههای میاناقیانوسی و یا یک محیط ریفتی میباشند. نوع بازالتهایی که همراه این دو نوع پریدوتیت تشکیل میشوند، دلیل دیگری بر درجه ذوب بخشی آن ها است زیرا در نوع هارزبورژیتی، بازالتها از نوع تولئیتی و در نوع لرزولیتی به سمت آلکالن میل می کند ((Juteau, 1999.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|