مدیریت دانش شیوه جدیدی برای تفکر در مورد سازمان و تسهیم منابع فکری و خلاقانه سازمان است و به تلاش هایی اشاره دارد که به صورت سیستماتیک برای یافتن، ساماندهی و قابل دسترس نمودن سرمایه های فکری سازمان و تقویت فرهنگ یادگیری مستمر و تسهیم دانش در سازمان صورت می گیرد(ال دفت، 1377).

داونپورت و پرابست[1] با انجام مطالعه موردی و بررسی شرکت های بزرگی مانند آمازون دات کام، لیستی از عوامل کلیدی موفقیت را برای پیاده سازی مدیریت دانش ارائه کرده اند که عبارتند از: رهبری، اندازه گیری عملکرد، خط مشی سازمانی، کسب و اشتراک دانش، ساختار سیستم های اطلاعاتی، الگوبرداری و آموزش(داونپورت و پرابست، 2002).

انصاری و نوروز نژاد[2](2013) در راستای اولویت بندی شاخص های مدیریت دانش، در تحقیقی که در سازمان اوراق بهادار انجام دادند، با بهره گرفتن از روشTOPSISتاپسیس، 26زیر معیار را بر اساس شش معیار اصلی خلق دانش،اکتساب دانش، یادگیری سازمانی،به اشتراک گذاشتن دانش، بهره برداری از دانش و ذخیره سازی دانش  مورد بررسی قرار دادند. این معیارهای اصلی دربرگیرنده شاخص ها و  اهداف سازمان هستند که در راستای آن ها، مدیریت دانش پیاده سازی می شود. در این تحقیق زیر معیارهایی مانند کار تیمی، تداوم یادگیری و استفاده از افرادی که برای دانش سازمانی ارزش قائل هستند، بالاترین اولویت را به دست آوردند و  راه حل های قدیمی بازیابی اطلاعات،اجرای ایده های جدید و آشنایی کارکنان با اینترنت، کمترین اولویت را به دست آوردند(انصاری و نوروزنژاد، 2013، 433-426).

سعیدی[3] و همکاران(2012)عوامل موثر در پیاده سازی مدیریت دانش را در قالب 33 زیر معیار، بر اساس چهار شاخص اصلی  جنبه استراتژیک، جنبه سازمانی، جنبه زیرساخت ها، جنبه اجتماعی و فرهنگی و جنبه سرمایه اجتماعی در شرکت بهنوش، با بهره گرفتن از تکنیک تاپسیس فازی رتبه بندی کرده است. در این تحقیق چشم انداز استراتژیک، تعهد مدیریت و دسترسی به دانش بالاترین رتبه ها را به دست آوردند. هدف اصلی پیاده سازی مدیریت دانش در شرکت بهنوش، بهبود اوضاع

خرید اینترنتی فایل متن کامل :

 

 مقالات و پایان نامه ارشد

 شرکت، در  پنج شاخص فوق بااستفاده از 33زیرمعیار  است(سعیدی و همکاران، 2012، 1341-1335).

در پژوهش حاضر در ابتدا بر اساس مطالعات پیشین، زیر معیارهایی برای سنجش مقتضیات و وضعیت زیرساخت های موجود برای پیاده سازی مدیریت دانش تعریف می گردد و این زیر معیارها در قالب پنج معیار ظرفیت افراد و فرهنگ سازمان، ظرفیت چارچوب سازمان، ظرفیت مدیریت دانش، ظرفیت مدیریت تغییر و ظرفیت فناوری قرار می گیرند و بر اساس آن ها به بررسی وضعیت مقتضیات مدیریت دانش پرداخته خواهد شد. در ادامه زیر معیارهای سنجیده شده ، بر اساس میزان اهمیت و کاربرد آن ها در چرخه دانش اولویت بندی می شوند.

  • بیان مسأله

جوامع علمی، تجاری، صنعتی و … همه بر این باورند كه سازمان ها با قدرت دانش می توانند برتری های بلند مدت خود را در عرصه های رقابتی حفظ كنند. مفهوم اساسی استقرار مدیریت دانش در سازمان ها بر ایجاد و راه اندازی تدریجی چرخه دانش با توجه به ویژگی ها و نیازمندی های خاص هر سازمان استوار است. در این راستا ضروری ترین و اساسی ترین گام، ایجاد یک تصویر روشن و دست یافتنی از مجموعه اقدامات لازم و ضروری در زمینه مدیریت دانش و تعیین جایگاه و میزان کاربرد هر کدام از عوامل موثر و حمایتی در مراحل مختلف چرخه مدیریت دانش می باشد(جهانیان و بالی لاشک، 21،1389).

 

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...