تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است

این پژوهش به مطالعه تأثیرسرمایه فکری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر شاخص توسعه انسانی مطرح  شده است. دوره زمانی مورد مطالعه سال های 1381 تا 1390 و نمونه انتخابی 100 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این تحقیق در مجموع شامل چهار فرضیه بوده است که علاوه بر فرضیات فوق، دو فرضیه مبنی بر تحقیقات مازاد ارائه شده است.

فرضیه اول این پژوهش به بررسی این موضوع که، بین سرمایه فکری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و شاخص توسعه انسانی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد؛ پرداخته است، که با استفاد از رگرسیون خطی این موضوع مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

در ادامه، جهت اطمینان از وجود رابطه معنی داری بین متغیرهای تحقیق با شاخص های تشکیل دهنده توسعه انسانی، به بررسی ضریب همبستگی هر یک از این متغیر ها با شاخص های تشکیل دهنده توسعه انسانی پرداخته شده است.

و در تحقیق مازاد به بررسی دنبال وجود رابطه معنی داری بین اجزای تشکیل دهنده سرمایه فکری و شاخص توسعه انسانی، از رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.

در مجموع نتایج بدست آمده حاصل از کاربرد روش های آماری حکایت از عدم تاثیر سرمایه فکری بر  شاخص های مختلف توسعه انسانی است.

فصل اول

کلیات تحقیق

 مقدّمه:

فرایند فراملیتی شدن و جهانی شدن اقتصاد فن آوری همراه با انقلاب بی سابقه ی علمی و فنی، به رغم موانع عظیم برای دولت های توسعه نیافته، فرصت های انگیزشی را برای پیشرفت و رفاه به وجود آورده است. تولید صنعتی، امروز به علّت اختراع مواد جایگزین، موّاد مصنوعی جدید و سازماندهی یارانه ای، به طور روزافزونی به موّاد خام و انرژی کمتری به ازای هر واحد تولید نیازمند است. در قرن بیست ویکم داشتن قدرت جهانی، دیگر پیروزی در بازی موازنه ژئوپلیتیکی میان قدرت های بزرگ نخواهد بود(حبیبا،1390).

میزان قدرت یک کشور، تعداد لشکرها، هواپیماها، ناوها و موشک های هسته ای آن نخواهد بود، بلکه قدرت آن به توانایی اش در نوآوری فن آورانه به منظور رقابت و انجام داد وستد در مقیاس جهانی وابسته است. به عبارت بهتر ما در دوره انتقال از قدرت سخت به نرم قرار داریم. اغلب کشورهای دنیا در ماراتن تاریخ باخته اند. آنها نه تنها نتوانسته اند توسعه پیدا کنند و در قدرت جهانی سهیم شوند، بلکه در مقابل چالش های عظیمی که در اقتصاد جهانی و انقلاب فن آوری پدید می آورند، کارآمدی ملّی را از دست داده اند(حبیبا، 1390).

سرمایه فکری عبارتست از تلاش برای استفاده موثر از دانش (محصول نهایی) در مقابل اطلاعات (مواد خام) است. از دیدگاه روس و همکاران (1998) وی سرمایه فکری شامل همه فرایند ها و دارایی هایی است که معمولا در ترازنامه نشان داده نمی شوند؛ و همچنین شامل همه دارایی های ناملموس (مثل علائم تجاری، حق ثبت و بهره برادری و نام تجاری) است که در روش های مدرن مورد توجه قرار می گیرد. به عبارت دیگر سرمایه ی فکری از جمع دانش اعضای سازمان و کاربرد آن هاست (هوانگ و یانگ[3] ، 2008)

توسعه وابسته به دلیل فقدان فن آوری مستقل وملّی، ناقص الخلقه و ابتر باقی می ماند، بنابراین مجبور به وارد کردن فن آوری است و باید همه عواقب فن آوری سرمایه بر را تحمّل نماید. به علاوه صنعت سرمایه های ملی و بومی، نیاز کشور وابسته به سرمایه های مالی بین المللی را تشدید می نماید. بنابراین در چارچوب توسعه ی وابسته، ناچارند خود را در سرمایه داری بین المللی مستحیل سازند (حبیبا، 1390).

انباشت سرمایه که روزی به زعم کارل مارکس (1986)، از مجموع ارزش های افزوده ی ناشی از کار کارگران صنعتی، قوام می یافت هیچ گاه متوقّف نگردید[4]. دنبال کردن فرایند تاریخی گسترش نظام سرمایه داری تا عصر حاضر، نشان می دهد که این نظام متشکل از عناصر متضاد، علی رغم تضاد درونی خود و به وسیله دیالکتیک تاریخی، چگونه توانسته است خود را از ورطه ی سقوط بیرون کشد. انباشت سرمایه شکل نوینی به خود گرفته که این تغییر شکل، ناشی از انتقال تمرکز از سرمایه ی ملی به سرمایه غیر مادی یعنی اموال و دارایی های عظیم و نامتناهی است. این تغییر نیز به نوبه خود ابزاری است در خدمت نظام هوشمند سرمایه داری برای بقاء. در واقع، هزینه های بالای تولید کالاهای صنعتی و مادی، از جمله حمل و نقل، نگهداری و کنترل کیفیت به علاوه ی محدودیت های موجود در راه ساخت و راه اندازی این گونه اموال، کشورهای توسعه یافته را بر آن داشته است تا در زمینه هایی که کفه ی ترازوی مزیت نسبی در آنها سنگینی می کند، اقدام به فعالیت و سرمایه گذاری نمایند؛ یعنی در زمینه اموال فکری.

متاسفانه اکثر صنایع در کشوهای مختلف دنیا در حال استفاده از روش های  سنتی حسابداری مالی هستند که قرن ها پیش برای محیط کسب و کار مبتنی بر کارهای یدی و دارایی های ملموس ایجاد شده بودند (بنتیس[5] ، 1999). در حالی که محیط کسب و کار مبتنی بر دانش، نیازمند رویکردی است که دارایی های ناملموس جدید مثل دانش و شایستگی های منابع انسانی، نوآوری، روابط با مشتریان فرهنگ سازمانی، سیستم ها، فرایندها، ساختار سازمانی را در برمی گیرد. در این میان موضوعات مربوط به سرمایه فکری توجه روز افزون محققان دانشگاهی و دست اندر کاران سازمانی را به خود جلب کرده است (قلیچ لی و همکاران، 1385).

1-2 مساله اصلی تحقیق

پیتر دراکر در جامعه پساسرمایه دار می نویسد که دانش جانشین ابزار، سرمایه، مواد اولیه، و نیروی کار جسمانی در فعالیت های تجاری خواهد شد. به کلام دیگر، مزیت نسبی یک بنگاه اقتصادی دیگر وابسته به حجم سرمایه های فیزیکی مانند زمین، تجهیزات یا امکانات تولیدی بنگاه نخواهد داشت و خلق ارزش در بنگاه ها از طریق دارائی های ناملموس که به آن سرمایه فکری (intellectual asset)  می گوئیم حاصل می شود از طرفی اگر توسعه را فرایندی بدانیم که فرصت ها و امکان انتخاب انسان ها را گسترده تر می کند و قابلیت های آنان را افزایش می دهد نه تنها باید برای نسل کنونی باشد بلکه حقوق نسل های آینده نیز خواهد بود و به این دلیل است که گفته می شود توسعه پایدار لزوما به این معنی نیست که منبع سرمایه طبیعی باید ثابت بماند، بلکه به این معنی است که سرمایه های انسانی و مادی باید افزایش یابند تا هر فقدانی که در سرمایه طبیعی رخ می دهد، جبران شود (گریفین، خواجه پور، 1375)

از این رو برای تعیین تاثیر سرمایه فکری بر این شاخص، سوالات زیر مطرح می شود:

1.آیا سرمایه فکری بر توسعه انسانی تاثیر گذار است؟

2.كدامیک از اجزای سرمایه فکری شرکت ها بر توسعه انسانی تاثیر بیشتری دارد؟

1-3 تشریح و بیان موضوع

خرید اینترنتی فایل متن کامل :

 

 http://fozi.ir/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d8%aa%d8%a7%d8%ab%db%8c%d8%b1-%d8%b3%d8%b1%d9%85%d8%a7%db%8c%d9%87-%d9%81%da%a9/

 

توسعه روندی است همه جانبه و فراگیر در جهت بهبود شرایط زندگی انسانی و افزایش توانایی های اجتماعی برای پاسخگویی به نیاز های معقول انسان در حدی که بتواند به تداوم و تعادلی منجر شود (جمعه پور، 1379). فرایند برنامه ریزی و توسعه، شناخت وضع موجود و سطح توسعه یافتگی، بررسی تفاوت های منطقه ای در زمینه توسعه، تبیین عوامل موثر در توسعه و نهایتا تلاش برای حل مسائل و مشکلات تامین نیازها در راستای تعدیل نابرابریهای موجود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این راستا شاخص ها و نماگرها می توانند منعکس کننده ی شرایط اقتصادی و اجتماعی باشند. شکی نیست که بررسی توسعه، بدون توسعه انسانی ارزشی ندارد. توسعه انسانی به مراتب مفهوم گسترده تری نسبت به مفاهیم قراردادی توسعه اقتصادی دارد، زیرا الگو های رشد اقتصادی عموما با گسترش تولید ملی اندازه گیری می شوند، تا بهبود کیفیت و سطح زندگی انسان؛ اما در الگوی توسعه انسانی، چهار عنصر اساسی به چشم می خورد که عبارتند از: بهره وری، برابری، پایداری و توانمند سازی که بهره وری، مشارکت فعال مردم در فرایند درآمدزایی و اشتغال به شمار می آید. برابری، به امکان مساوی کسب قابلیت ها و فرصت به کارگیری آنهامربوط می شود، پایداری، به مفهوم امکان ذخیره و جبران هر نوع سرمایه فیزیکی، انسانی و زیست محیطی است و توانمند سازی، نیز به این معنا است که توسعه توسط مردم صورت می گیرد (حسین زاده دلیر، 1385)

از طرفی، با توجه به گذار جوامع از عصر صنعت به عصر اطلاعات، اهمیّت سرمایه فکری نیز در دنیای تجارت بیشتر شده است. در طول عصر صنعت، بهای تمام شده دارایی ها، کارخانجات و تجهیزات و مواد خام بود که برای موفقیّت یک تجارت لازم بود اما در عصر اطلاعات این استفاده موثر از سرمایه فکری است که که معمولا در موفقیت یا شکست یک مجموعه موثر است (چن گوه[6]، 2005). توسعه فن آوری اطلاعاتی و شبکه های ارتباطی سهم به کارگیری دانش و اطلاعات در سطح جهانی را به میزان زیادی افزایش داده است. در فضای کسب و کار پیچیده و پرتحول کنونی، ادامه حیات سازمانها منوط به معرفی محصولات جدید و نوآوری ارائه فرایندهای ارزش افزا بر مبنای دانش نوین می باشد. (رضائی ، 1389) این موضوع تا به آنجا پیش می رود که بحاردواج[7] در مقالات و اظهارات خود ارزشمندترین و مهّم ترین منابع یک شرکت را سرمایه های فکری و دارایی های نا مشهود آن می داند. به نظر وی دارایی های مشهود می توانند براحتی کپی برداری شوند و یا در یک بازار آزاد خریداری گردند بنابراین آنها نمی توانند دارایی های استراتژیک یک شرکت باشد و مزیّت های رقابتی برای آن شرکت ایجاد کنند.

سرمایه فکری معمولا به صورت داخلی ایجاد می شوند و در مهارت ها و تجارب کارکنان شرکت نهفته اند. به خاطر ویژگی های خاص این دارایی ها، شرکت ها حالت انحصاری و یگانه دارند و قابل کپی برداری و تقلید نیستند و به این دلیل برای شرکت ارزشمند هستند و می توانند مزیت های رقابتی برای آن ایجاد کنند (چان[8] ، 2009).

1- 4  اهمیّت و ضرورت تحقیق:

با توجه به این که امروزه بنگاه ها تلاش زیادی در خلق مستمر دارائی های ناملموس دارند، ارزش واقعی یک بنگاه دیگر از طریق ارزیابی های متداول حسابداری ممکن نیست. برای مثال، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری اغلب شرکت های امریکائی که سهامشان در بورس مبادله می شود، در بیش از 40% از موارد منعکس کننده ارزش واقعی آنها نمی باشد. برای بنگاه هائی که وابستگی شدیدی به دانش دارند، نسبت دارائی های ناملموس گاه حتی بیش از 100% است.

همین رویکرد، مشکلات اجرائی جدی در محاسبه های حسابداری، ارزیابی و تحلیل ارزش بنگاه ها ایجاد کرده است. علیرغم این همه، به دلیل ناملموس بودن سرمایه فکری، در حالی که فهم منظور از آن بسیار ساده است، در عمل با مشکلات فراوانی روبرو شده است. به همین دلیل هم بسیاری از محققان خود را وقف مطالعه دارائی های ناملموس از این دست کرده اند[9].

بر اساس این تفكرات، اندازه‌گیری بهره‌مندی انسان‌ها در زمینه‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی با تهیه‌ی معیارهایی در هر زمینه آغاز گردید. این معیارها كه برای اندازه‌گیری بهره‌مندی در وجوه گوناگون كار و زندگی تعریف می‌شوند معیارهای توسعه نام دارند. یكی از این معیارها شاخص كیفیت فیزیكی زندگی موریس است كه از سه شاخص جزئی، امید زندگی در یک سالگی، مرگ و میر نوزادان و باسوادی، با وزن‌های مساوی، در اواخر دهه 60 میلادی پیشنهاد گردید و از آن نتایجی تحلیلی به دست آمد. (خاکپور و همکاران ، 1389)

از دیدگاه آمارتیاسن هر کس دارای توانمندی ویژه یا شماری از توانمندی هاست که در برگیرنده کارکردهای دست یافتنی یا ممکن هستند. بنابراین کارکرد ها می توانند بالفعل یا بالقوه باشند. ارتباط بین سرمایه انسانی و توانمندی انسانی، در کانون قراردادن انسان است؛ اما منابع و آثار مربوط به سرمایه انسانی بر عاملیت انسان در افزایش قابلیت های تولید تاکید دارد.

کشف و مدیریت سرمایه فکری یک کشور یا یک بنگاه اقتصادی مستلزم ایجاد نظامی مبتنی بر عوامل متغیر است که به آشکارسازی و شناسائی سرمایه های ناملموس کمک کند. از همه مهمتر این است که تاکید بر سرمایه انسانی منجر به درک بهتر ارزش های نهفته، افراد، بنگاه ها، نهادها و جوامع در حال حاضر و حتی در آینده برای بهره گیری بهتر از سرمایه فکری می شود. آنچه در جهان آینده خالق ارزش اقتصادی است نه نفت و گاز و مواردی مانند آنها بلکه فرزندان عاقل، فرزانه، فاضل، دانشمند و دانش دوست هر ملت هستند که در صحنه ای به پهنه جهان به صورتی روزمره با هم به رقابتی بی پایان خواهند پرداخت[10].

 

[1] – Bose & Thomas.

[2] – Ross & Ross.

[3] – Huang & Yang.

[4] – Karel Marx.

[5] – Bontis.

[6] – Chen Goh.

[7] – Bhardwaj.

[8] – Chan.

[9] – منبع:  سایت اقتصاد ایرانی

[10] – منبع: سایت اقتصاد ایرانی

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...