توسعه ناپایدار شهری در اسکان غیررسمی |
محلات فقیرنشین و اسکان غیررسمی در شهرها با توسعه پایدار شهری در تناقض قرار دارد. امروزه پدیده اسکان غیررسمی در اطراف شهرها امری است اجتناب ناپذیر که بخصوص در کشورهای جهان سوم باید مورد توجه برنامه ریزان شهری و مسئولان و متولیان شهرها، قرار گیرد. در بعد کلان، اسکان غیررسمی عبارت است از شکل گیری شیوه شهرنشینی ناپایداری که در سکونتگاه های درون یا مجاور شهرها با سیمایی ناخوشایند و خارج از فضاهای رسمی و برنامه ریزی شده تجلی مییابد (گروه مطالعات برنامه ریزی و توسعه پایدار شهری، 1390: 2). حاشیه نشینی یکی از پاشنه آشیلهای توسعه پایدار شهری تلقی میشود، براساس مصوبات برنامه توسعه هزاره سازمان ملل بایستی تا سال 2015 میلادی دست کم 100 میلیون زاغه نشین از امکانات بهداشت، مسکن و فرصتهای نوین آموزش برخوردار شوند (نقدی و صادقی، 1385: 219).
توسعه شهری درمعنای عام آن، براثر بازتاب فضایی اسکان غیر رسمی ، ناپایدار شده است، واقعیت این است که انتقال ناگهانی بسیاری از ساکنان سکونتگاههای غیر رسمی از شیوه معیشت سنتی و رسمی جعفرآبادیی به معشیت نامشخص و نوینی که تمهیدات لازم و متناسب شهرنشینی – در ابعاد اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و کالبدی فراهم نیست، آنها را به سکونتگاه های ناپایداری کشانده است که به منظور جای پا یافتن در شهر و به امید طی دوره گذار، انتخاب شده اند. علاوه بر این ، مسئله بلاتکلیفی بسیاری از این سکونتگاه ها از نظر قانون – که ساکنان را دائم درخطر تخریب، تخلیه و تعرض رسمی نگاه می دارد – موجب احساس ناامیدی و عدم امنیت خانوارها و مانع تلاش، مشارکت اجتماعی و همبستگی آنها باجامعه شهری است، امری که پیامدهای نامطلوب فرهنگی ( حتی برای نسلهای آتی آنها و محیطهای مجاور ) در بر دارد. ازاین رو، در وضع موجود مسئله عبارت است از: محرومیت ساکنان این سکونتگاههای گسترده که حامل یا مستعد نابنهجاریهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطیاند و نیاز مبرمی به ارتقای شرایط محیطی دارند.
باتوجه به گرایش های موجود و نبود نشانهای ازتغییر سیاستها، چشم انداز نگران کنندهای از رشد اسکان غیر رسمی و ناپایدارسازی شهرها وجود دارد که ارادهای ملی و تدابیری مشخص، متفاوت از روال کنونی ، میطلبد.
اسكان غیررسمی كه به طور عمده با تصرف و ساخت غیررسمی زمین و مسكن، عدم رعایت ضوابط و مقررات رسمی و متعارف شهری و ساختمانی، كمبود شدید خدمات زیرساختی و استفاده غیررسمی از تأسیسات و تجهیزات شهری، رشد سریع كالبدی و جمعیتی، اشتغال غالب غیررسمی، ناپایداری سازهای و تأسیساتی، پایین بودن سرانههای خدماتی، ناپایداری درآمد و در نهایت بستر كالبدی مناسب جهت رشد آسیبهای اجتماعی و شكلگیری خرده فرهنگهای كجرو و ایجاد مأمن و پناهگاه مناسب جهت مجرمین و بزهكاران اجتماعی مشخص و شناخته می شود، طی دو دهه گذشته تبدیل به چالشی بزرگ، به شكل غالب در حاشیه به ویژه دركلان شهرها، شده است. اسكان غیررسمی از عوامل كلان ساختاری در سطح ملی و منطقهای ناشی می شود. رشد فزاینده جمعیت شهری از توان سازمانهای دولتی و غیردولتی جهت توسعه و ارائه خدمات و تسهیلات شهری برای این جمعیت فزاینده پیشی گرفته و برآورده نشدن نیاز مسكن و سرپناه اقشار كم درآمد در فضای رسمی و برنامه ریزی شده شهر، حاشیهنشینی و اسكان غیررسمی را به گونه ای بیسابقه گسترش داده است (شیعه و همکاران، 1390، 40).
حاشیهنشینی در زمان ما یک پدیده عام است بهنحوی که برخی از صاحبنظران اظهار میدارند حدوداً 30 درصد مردم شهرهای بزرگ جهان در مناطق حاشیهای زندگی میکنند. با اینحال، برخی از منابع حجم آن را 30 تا 70 درصد جمعیت بسیاری از شهرهای کشورهای در حال توسعه اعلام میکنند (زنگیآبادی و همکاران، 1384، 179). سکونتگاههای غیررسمی با تجمعی از اقشار کمدرآمد و غالباً با مشاغل غیررسمی[2] و شیوهای از شهرنشینی ناپایدار[3] همراهند و زمینه ساز بسیاری از آسیبهای اجتماعی بهشمار میروند. این مشکل شهری صرفاً مسألهای کالبدی و فیزیکی نبوده و از عوامل کلان ساختاری در سطوح ملی و منطقهای ناشی می شود (پورآقایی، 1383، 1)
خرید اینترنتی فایل متن کامل :
. محرومیت و عدم برخورداری سکونتگاههای غیررسمی از تسهیلات زندگی شهری در قیاس با دیگر نواحی شهری، آنها را به کانون بغرنج شهری و مانع توسعه پایدار انسانی تبدیل نموده است. جای تردید نیست که در فرایند جهانیسازی، تعداد زیادی از شهروندان به حاشیههای شهرها رانده خواهند شد و به تبع آن از بسیاری از حمایتهای اجتماعی نیز محروم خواهند شد (صرافی، 1381، 6).
شهر کرمانشاه به دلیل سرعت تحولات اقتصادی خود در دهههای اخیر مخصوصاً دهه 70 عرصه حضورگروه های کثیری از جمعیت روستاهای بومی و غیر بومی (استانهای ایلام و لرستان) بوده است که این افراد برای بهره گیری از فرصتهای اقتصادی راهی این شهر شدهاند. سرعت بالای جمعیت مهاجران و عدم امکان ارائه خدمات سکونتی برای آنها از یک سو و فقدان اهرم نظارتی و کنترلی از سوی دیگر، باعث شده که طیف وسیعی از سکونتگاههای غیررسمی و نابسامان در اطراف شهر هویدا شود (البته قابل ذکر است که بسیاری از افراد مهاجر اغلب به دنبال افراد خانواده و یا قبیلهی خود به این شهر مهاجرت کرده اند). روند روبه رشد و گسترش اسکانهای غیررسمی و محلات فقیر نشین در شهر کرمانشاه گویای واقعیت انکار ناپذیر در عرصه نظام توسعه شهری کشور است. این گرایش که مخصوصاً در دهه 50 به دلیل تزریق سرمایه های ناشی از درآمدهای نفتی و سیاستهای واردات محور، بروز جنگ تحمیلی در دهه 60، خشکسالیهای متعدد در مناطق روستایی استان و استانهای همسایه (ایلام و لرستان) روند صعودی به خود گرفت. با توجه به مطالب گفته شده، شکل گیری این پدیده مسایل متعددی را با خود به همراه دارد که فقط محدود به مناطق حاشیهنشینی نمی شود و حتی کل یک شهر را متأثر میسازد، به طوری که پیامد آن بروز انواع ناهنجاریها در زمینه شهرنشینی است. اشتغال افراد حاشیهنشین در مشاغل غیررسمی و کاذب، وجود ساخت و سازهای غیر مجاز، عدم توانایی شهرداری ها برای ارایهی خدمات مناسب در این مناطق، آلودگی محیطزیست، اثرات نامطلوب فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی این مناطق بر کل سیستم شهری و غیره از جمله آثار مخرب و مضر حاشیهنشینی و اسکان غیررسمی میباشد(جمشیدی و همکاران، 1393: 242-221). با بهره گرفتن از نظریات جدید همچون توسعه پایدار و محله پایدار میتوان به احیاء مجدد این محلات پرداخت(ملکی و حبیبی، 1390، 114). بنابراین استفاده از اصول محلههای پایدار در فرایند برنامه ریزی شهری و بهرهمندی از ظرفیتهای محله، بدون شناخت اولیه از وضعیت پایداری در این محله ها ممکن نیست.
2-1- طرح مسأله
اسکان غیررسمی، جزئی از حیات ناپایدار شهری در شهر می باشد. این محلهها به واسطه تأمین تقاضای سرپناه اقشارکم درآمد، محل تجمع گونههای مختلف اقشار و طبقات اجتماعی فرودست هستند. این در واقع تقاضا و تجمعی است که علت ناپایداری حیات شهری این محلهها را به وجود میآورد. سکونتگاه های غیررسمی، جلوهای از فقر است و پیدایش و گسترش آنها گویای موانع ساختاری و ناکارآمدی سیاستهای کنونی در تأمین مسکن و خدماترسانی برای اقشار کم درآمد شهری در سطح کلان میباشد.
[2] – Informal Jobs
[3] – Unsustainable Urbanization
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-05-08] [ 10:21:00 ق.ظ ]
|