ترقی و پویایی و اعتلای هر جامعه‌ای جز در داشتن عناصر و اعضایی سالم و کارآمد در آن اجتماع نیست افرادی که علاوه بر وضعیت جسمانی مناسب ازلحاظ وضعیت روحی و روانی نیز در حد متعادل و مطلوبی باشند. بدون تردید تقارن سلامتی جسمانی و روانی اصلی‌ترین نتیجه‌اش داشتن جامعه‌ای شکوفا و با آتیه است. سلامت روانی مقوله‌ای بسیار حائز اهمیت است چراکه تأثیر روح و روان بر عملکرد جسمانی بر هیچ‌کس پوشیده نیست. در این راه بزرگان مذهبی ما و همچنین دانشمندان علوم پزشکی از دیرباز بر مبحث سلامت روان تأکید داشته‌اند.

در جوامع کنونی و به‌ویژه با ورود به قرن بیست و یکم اکثریت قریب اتفاق افراد به اصول بهداشتی مربوط به ابعاد مختلف جسمانی خویش آگاهی دارند به والدین از طریق رسانه‌های گروهی و به فرزندان از طریق آموزشگاه‌ها این مهم توصیه و سفارش می‌شود. ولی اکثریت جامعه متأسفانه به امر بسیار مهم بهداشت روانی خود و فرزندان اهمیت نمی‌دهند و بهتر آنکه بیان نمائی‌ام آگاهی ندارند(میلانی فر،1379). درحالی‌که برحسب آمارهای کشورهای مختلف تعداد افراد مبنی بر مشکلات و معضلات روانی رو به فزونی است. گرچه به نظر می‌رسد همه انسان‌ها مسئول اعمال و سلامت خود هستند ولی در مورد وابستگی به مواد و اعتیاد مسئله اندكی پیچیده تر است بدین معنی كه فرد معتاد صرفا یک مصرف كننده نیست كه هر وقت خواست ماده ای را مصرف كند و هر وقت نخواست آن را كنار بگذارد. در واقع مجموعه ای از عوامل ذهنی، روانی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … فرد را به این سمت سوق می‌دهند كه معمولا همه آن‌ ها در نگاه اول موردتوجه قرارنمی گیرند و روند درمان راتحت تاثیر قرار میدهند و البته خود اعتیاد و فرد وابسته به مواد نیز بر عوامل بالا تاثیر می‌گذارند و خانواده و جامعه را به واکنش‌های خاص وادار می‌کند لذا اخیراً بر رفتار خانواده ونقش آن‌ ها بر ادامه اعتیاد فرد تاكید شده است و البته سوالی كه اغلب پدر و مادرها وهمسران می‌پرسند این است كه در مقابل فرد وابسته به مواد چه رفتاری نشان بدهیم كه فرد مجدداً مصرف مواد را شروع نكند پاسخ به این سوال اندكی مشكل است وراهنمایی ها بستگی به شرایط فرد وخانواده اش دارد وشایدپاسخ به اینكه چه كارهایی را نبایدانجام داد راحتترباشد. (بیابانگرد، 1373)

اختیاردادن [1] اولین و مورد توافق‌ترین مشخصه هموابستگی[2]  است که در آن اعضای خانواده فکر می‌کنند کمترین کنترل را روی توانمندسازی افراد برای مصرف مواد دارند و آن هم به خاطر فشار اجتماعی روی افراد حمایت گر خانواده مثل همسرومادر است که از اعضای دیگر خانواده حمایت می‌کنند یا ممکن است وابستگی‌های بین فردی بیمار گونه بین افراد خانواده وجود داشته باشد که یک نفر از فرد معتاد حمایت می‌کند. که هر دوی این رفتارها واحساس ها باعث می‌شود که در مقابل تغییر رفتار

خرید اینترنتی فایل متن کامل :

 

 پایان نامه و مقاله

 اعتیادی مقاومت ایجاد شود. بنابراین، برای پیشگیری از بروز حالات عدم تعادل روانی و خارج شدن انسان از خط صراط مستقیم، باید بازگشت به فطرت پاک الهی را توصیه كرد، همچنین قدرت ابرازوجود تا انسان به دور از عوامل تحریکی خارج‌کننده از صراط مستقیم، به این راه راست پای‌نهد و منحرف نگردد. اینجا نقطة عطف ارتباط بین دین و مذهب و بهداشت روانی است؛ زیرا بهداشت روانی نیاز به شناخت کامل روان انسان دارد؛ دین نشئت گرفته از علم الهی است و خالق، از روان مخلوق خود شناخت كامل دارد. بنابراین، دین می‌تواند اطلاعات جامعی دربارة روان انسان ارائه کند و آموزه‌های آن می‌تواند راهنمای کاملی برای رعایت بهداشت روانی باشد. (بیابانگرد، 1373).

 

1-2- بیان مسئله

[1] Enabling

[2] codependence

[3] Wulff

[4] Allport

1Payne

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...