به سبب بروز مسائل خاص در دوران نوجوانی، این دوره، با نوعی سردرگمی همراه با کاهش عزت نفس، خودکم بینی و خودپنداره منفی همراه است، که سبب کاهش فعالیت های طبیعی و تعاملات اجتماعی می شود. نوجوانی که دارای عزت نفس پایینی است، در مسیر ناملایمات بالاجبار زندگی و توان مقابله با مشکلات، دچار سر درگمی و ناسازگاری خواهند شد. به اعتقاد زیگموند فروید: (عزت انسان) زمانی پدید می آید که کودک پی می برد که نمی تواند با والدینش رابطه ی جنسی برقرار کند و در نتیجه این امر به احساس بی امان (نمی توانم کاری انجام دهم ) منتهی می شود. طبق نظر آلفرد آدلر، احساس حقارت در ابتدا بر اثر ظهور آمادگی جسمانی یا حقارت اندامی پدید می آید. سپس با واقعیت اینکه دیگرانی بزرگتر قویتر و درشتر هستند مواجه می شود .

همزمان، نوجوانی که از لحاظ عاطفی در محیط خانواده مشکل دارد با هر محرک کوچکی برانگیخته می شود و پرخاشگری می کند. لذا، وقتی وارد اجتماع می شود نمی تواند با هر موقعیتی خود را سازگار سازد. پرخاشگری می تواند به راحتی مناسبات اجتماعی نوجوانان را بر هم زند و به طور کلی موجب عدم رشد وی در ابعاد اجتماعی و روانی شود. به طور کلی، برخی از روان شناسان پرخاشگری را رفتاری می دانند که موجب آسیب به دیگران می شود یا بالقوه بتواند به دیگران آسیب بزند ( کوپر اسمیت، 1967). این آسیب می تواند بدنی مانند کتک زدن، لگد زدن و گاز گرفتن، یا لفظی مانند ناسزاگویی و فریاد زدن و یا حقوقی، مانند به زور گرفتن چیزی باشد.

درمان فراشناخت رویکرد نوظهوری است که به جای تمرکز بر محتوای فکر بیمار بر کاهش فرایند های شناختی غیر مفید وتسهیل پردازش فراشناختی تاکید می کند. از این رو در این پژوهش، در صدد پاسخ به این سوال می باشیم، که آیا اثر درمان فراشناختی موجب افزایش عزت نفس و کاهش پرخاشگری نوجوانان بزه کار می شود یا خیر؟

1-2-بیان مسئله

به طور دقیق تر می توان گفت دو بعد عزت نفس اجتماعی و خانوادگی در نوجوانان، نمود بارزتری از آسیب پذیری آنان را ارائه می دهد (لانگ و زولتن، 2002 ترجمه حیدر فتحی، 1383).

در فرهنگ اسلامی گرچه تجاوز و تعدی به دیگران از مصادیق پرخاشگری به حساب می آید و امری نامطلوب شمرده می شود لکن به افراد اجازه می دهد در صورتی که مورد پرخاشگری دیگران واقع شوند از خود دفاع کنند البته به نحوی که منجر به تعدی و ظلم نشود. امروزه این رفتار موجب معضلات بسیاری است که بررسی و درمان این معضل را می طلبد.

مدل فراشناختی در ابتدا توسط ولز وماتووس (1994) پیشنهاد شد و سپس ولز در (1997-2000) آن را اصلاح کرد. فراشناخت به باورها وفرایند هایی اشاره دارد که برای ارزیابی وتنظیم وبررسی وبازبینی فکر استفاده می شود باورهای فراشناختی مثل نیاز به کنترل فکر واهمیت افکار به طور ویژه ای در گروه باورهای مربوط به تفکر دسته بندی می شود.

خرید اینترنتی فایل متن کامل :

 

 پایان نامه

 

رویکرد فراشناختی بر این باور است که افراد به این دلیل در دام ناراحتی هیجانی گرفتار می شوند که فراشناخت آنها در برابر پاسخ دهی به تجربه های درونی به الگویی منجر می شود که موجب تداوم هیجان منفی وتقویت باورهای منفی در این افراد می شود. این رویکرد سندرم شناختی –توجهی[3] خوانده می شود. که شامل نگرانی، نشخوار فکری، توجه تثبیت شده وراهبرد های خود تنظیمی با رفتارهای مقابله ای ناسازگارانه می باشد .

درمان فراشناخت رویکرد نوظهوری است، که به جای تمرکز بر محتوای فکر بیمار بر کاهش فرایند های شناختی غیر مفید وتسهیل پردازش فراشناختی تاکید می کند .درمان فراشناخت بر اساس نظریه ی بنیادی (الگوی کارکرداجرایی خود نظم بخشی ) استوار است .این مدل  دلیل آسیب پذیری  به اختلالات هیجانی را الگوی توجه معطوف به خود افراطی – فعالیت باورهای فراشناختی ناسگارانه وفرایندهای بازتابی خاص میداند (ولز -2000) این فرایند زمانی فعال می شود که فرد بین اهداف درونی خود وشرایط بیرونی احساس نا هماهنگی کند .

لذا پژوهش حاضر در صدد است به این سوال پاسخ دهد که آیا درمان مبتنی بر فراشناخت موجب  افزایش عزت نفس در دو بعد خانوادگی و اجتماعی و کاهش پرخاشگری در دو بعد کلامی و فیزیکی در نوجوانان پسر بزه کار خواهد شد؟

[1].  Kata and Joiner

[2] . Teri

[3]. Cognitve Attentional Syndrome (CAS)

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...