از زمان‌های دور بشر به دنبال آرمان شهری بوده است که در آن با رضایت زندگی کند و از زندگی خود خشنود باشد. شادمانی، رضایت از زندگی و احساس ذهنی بهزیستی واژه‌هایی هستند که در روان شناسی امروز برای بیان این حالت به کار می‌روند. این واژه‌ها با آن که در ظاهر با یکدیگر تفاوت دارند، اما به یک موضوع اشاره دارند. اگر چه برخی از مردم، جایگاه اجتماعی، پول و دسترسی به منابع مادی را عامل اصلی احساس ذهنی بهزیستی می‌دانند، ولی پژوهش‌ها این نگرش‌ها را تأیید نکرده اند. در بیشتر پژوهش‌ها همبستگی بین درآمد و احساس ذهنی بهزیستی پایین گزارش شده است. پژوهش گران در توجیه این یافته‌ها بر این باورند که جایگاه اجتماعی، ثروت و دسترسی به منابع مادی اگر چه باعث شادکامی می‌شوند، ولی به خاطر سازوکار خوپذیری، اندک اندک تأثیر مثبت خود را از دست می‌دهند تا فرد به نقطه استقرار، یا همان سطح سازگاری اولیه برسد؛ بنابراین موقعیت‌های زندگی تأثیر موقتی بر احساس ذهنی بهزیستی دارند (هادیانفرد، 1384).

عملکرد شغلی کارکنان تحت تأثیر عوامل گوناگونی قرار دارد. یکی از این عوامل وجود انگیزه‌های سطح بالا می‌باشد. از طرفی، عملکرد شغلی پی آمدهای گوناگونی دارد که یکی از این پی آمدها، رضایت شغلی می‌باشد و رضایت شغلی نیز به نوبه ی خود موجب افزایش عملکرد شغلی می‌گردد. بنابراین، عملکرد کارآمد، تابعی از کنش متقابل وضوح نقش، صلاحیت، محیط کار، ارزش‌های کاری، تمایلات و سلیقه‌های فرد و پاداش می‌باشد (غضنفری و عابدی، 1388).

1-2- بیان مسأله

روی كرد روان شناسی مثبت گرا، با توجه به استعدادها و توان‌مندی‌های انسان (به جای پرداختن به نابهنجاری‌ها و اختلال‌ها)، در سال‌های اخیر مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است. این روی كرد، هدف نهایی خود را شناسایی سازه‌ها و شیوه‌هایی می داند كه بهزیستی و شادكامی انسان را به دنبال دارند. بهزیستی ذهنی اشاره دارد به اینکه مردم زندگی خود را چگونه ارزیابی می‏کنند و شامل متغیرهای از قبیل رضایت از زندگی، رضایت از وضعیت زناشویی، رضایت از کار، فقدان افسردگی، اضطراب و وجود عواطف و خلقیات مثبت می‏شود. ارزیابی شخص از خود ممکن است به شکل شناختی باشد، مثلا، هنگامی که شخص به طور کلی در مورد رضایت از زندگی خود یا

خرید اینترنتی فایل متن کامل :

 

 پایان نامه

 جنبه‏هایی از زندگی مانند تفریحات به قضاوت آگاهانه می‏نشیند. ممکن است ارزیابی شخص به شکل عاطفی نیز باشد (تجربه هیجانات و خلقیات ناخوشایند و خوشایند مردم در مواجه با زندگی خود). بنابراین، گفته می‏شود اگر شخص رضایت از زندگی و غالباً خوشی را تجربه کند و فقط گاه گاهی هیجاناتی مثل غمگینی و خشم را تجربه نماید دارای بهزیستی ذهنی بالا خواهد بود و برعکس، اگر از زندگی خود ناراضی است و خوشی و علاقه اندکی را تجربه نماید و هیجانات پیوسته منفی، مثل خشم و اضطراب را احساس نماید دارای بهزیستی ذهنی پائینی است (مظفری و‌هادیان فر، 1389). از این رو تاثیری كه بهزیستی ذهنی بر متغیرهای مختلف می‌گذارد، بنیادی‌ترین سازه‌های مورد پژوهش این روی كرد می باشند.

یکی دیگر از متغیرهایی که از بهزیستی ذهنی تاثیر می‌پذیرد، کیفیت زندگی است. کیفیت زندگی از بنیادی‏ترین مفاهیم مطرح در روان‏شناسی مثبت‏نگر است. تغییر عقیده از این­که فقط پیشرفت‏های علمی، پزشکی، و تکنولوژی می‏تواند زندگی را بهبود بخشد، به این باور که‏ بهزیستی فرد، خانوادگی، اجتماعی و جامعه از ترکیب این پیشرفت به همراه ارزش‏ها و ادراکات فرد از بهزیستی و شرایط محیطی به وجود می‏آید، از منابع اولیه گرایش به کیفیت زندگی است (اسکالاک[2] و همکاران، 2002).

با تعاریف این متغیرها، محقق درصدد این است که به بررسی رابطه بهزیستی ذهنی با عملکرد شغلی و کیفیت زندگی بپردازد و بداند سهم بهزیستی در هر کدام از متغیرهای عملکرد شغلی و کیفیت زندگی چه میزان است؟

[1] Diener

[2] Schalock

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...