:

بدون شك نیروی انسانی از مهم ترین سرمایه‌های  جوامع است. سرمایه ای كه امكان بهربرداری از منابع انرژی را فراهم می‌سازد و وجود كار آمدش رفاه و امنیت جامعه را تامین می‌كند. اهمیت نیروی انسانی تا جایی است كه منابع مادی همواره یک پله پایین تر از آن قرار می‌گیرد این مساله باعث توجه بیش از بیش جوامع بشری به نیروی انسانی گردیده  و برنامه ریزی‌های گسترده ای در جهت حفظ و تربیت آن انجام گرفته تا میزان بهره وری از این سرمایه ی ناشناخته را  ( البته در برخی كشورها ) افزایش یابد.

حفظ و تربیت نیروی انسانی علاوه بر این كه از جهت جسمانی مورد توجه است از نظر روانی بسیار مهم است. چرا كه هر گونه دگرگونی روحی، جسم را تحت تأثیر قرار داده و فرد را ناكارآمد می‌كند.

اگر چه ضرب المثل « عقل سالم در بدن سالم است  » در بین مردم باب شده اما باید این ضرب المثل بدین گونه اصلاح گردد كه : عقل سالم در بدن سالم و بدن سالم در سایه ی روح سالم است. بدیهی است روح و روان ناسالم جسم را پژمرده و تنبل ساخته و قدرت كار و فعالیت را از او می‌گیرد. كوتاه سخن این كه تلاش‌های جوامع در جهت سلامت جامعه به خصوص در سال‌های اخیر نشان می‌دهد كه سلامت روحی و روانی افراد از اهمیت بیشتری نسبت به سلامت جسمانی برخوردار است.   وجود این گونه تحلیل و نظریه‌ها درباره ی نیروی انسانی باعث شده كه جوامع كوچك و بزرگ از خانواده تا مدرسه و از سطح ملی تا سطح جهانی همه و همه توجه بیشتری به سلامت افراد نمایند و فرد را ابتدا از نظر روانی به خوبی بشناسند آن گاه با تدابیر مؤثر موانع رشد روحی او را مرتفع سازند تا در سایه روح سالم،جسم سالم پرورش یابد و افراد سالم سلامت جامعه را تامین و تضمین كنند. گستره ی بیماری‌های روحی و روانی كه مانع رشد طبیعی و شكوفایی استعدادهای افراد می‌گردد، بسیار وسیع است اما در این میان افسردگی یكی از شایع ترین بیماری‌های سده ی اخیر است. درباره ی افسردگی كه در تمام دوره‌های رشد ممكن است بروز دهد تحقیقات و مطالعات زیادی صورت گرفته و نتایج نشان می‌دهد كه افسردگی در دوران نوجوانی كه موم شخصیت فرد شكل مگیرد مهم و قابل تامل  است و اگر بدان توجه نگردد باعث بروز ناهنجاری‌های شخصیتی و شكوفا نشدن استعدادها می‌گردد.

بیان مسئله :

سلامت به معنی : «  بی گزند شدن، بی عیب شدن، رهایی یافتن، نجات یافتن، امنیت، عافیت، تندرستی، خلاص از بیماری، آرامش صلح، سالم، تندرست بودن می‌باشد  » (معین، 1375 ، ج5،  ص 778  ).

مفهوم سلامت روانی به معنای  خود آگاهی حل تعارضات و كشمكش‌های درونی و شامل خود شكوفایی یعنی بالفعل ساختن توانایی‌های روان شناختی  ذاتی و درونی فرد است.

سلامت شامل سلامت جسمی و روانی می‌باشد در سلامت روانی بنا به عقید آلفرد آدلر فرد برخوردار از سلامت روان شناختی توان با جرات عمل كردن را برای رسیدن به اهدافش دارد چنین فردی روابط سازنده ای با دیگران دارد. به اعتقاد او فرد سالم مطمئن و خوش بین است. عملكرد او مبتنی بر نیرنگ  نیست فرد سالم ضمن پذیرش مشكلاتش در حد توان به رفع آن‌ ها اقدام می‌كند خلاصه اینكه سلامت روان یعنی داشتن اهداف شخصی در زندگی، روابط خانوادگی مطلوب، كنترل عواطف و احساسات و پذیرش اشتباه و كوشش برای حل آنها.

به نظر كارل راجرز نیز شخص سالم انسانی است بسیار  كارآمد كه از تمام  توانایی‌هایش بهر می‌گیرد و به طور خلاصه انسان بر خوردار از سلامت روان شناختی دارای این خصوصیات است.

1 ـ آمادگی كسب تجربه  2ـ زندگی هستی دار 3 ـ اعتماد به ارگانیزم خود 4 ـ احساس آزادی 5 ـ  خلاقیت و آفرینشگری انسان غیر سالم فردیست كه مبتلا به اختلال روانشناختی باشد و ویژگی‌های فوق را نداشته باشد ( ارجمند، 1382 ).

برای بیشتر مردم مفاهیم اختلال روانی خیلی گنگ بوده و تصورات آنها در این خصوص تحریف شده و رنگی از ترس و پیشداوری به خود گرفته است.

اختلال روانی یک بیماری با تظاهرات روانشناختی یا رفتاری همراه با ناراحتی قابل ملاحظه و اختلال كاركرد ناشی از یک آشفتگی زیست شناختی،  اجتماعی،  روانشناختی، ژنتیك، فیزیک یا شیمیائی است. ارزیابی آن بر حسب انحراف از یک مفهوم هنجاری صورت می‌گیرد  (كاپلان، سادوك، 1380 ).

طبقه بندی اختلالات روانی بر اساس  DSM   IV  IR    به شرح زیر می‌باشد :     1_ اختلالاتی كه نخستین بار در دوره شیرخوارگی، كودكی، یا نوجوانی آشكار می‌شود

2 ـ  دلیریوم، دمانس،  اختلالات شیدائی و سایر اختلالات شناختی

3 ـ اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی عمومی

4 ـ اختلالات وابسته به مواد

5 ـ اسكیزوفرنی و سایر اختلالات پسیكوتیك

خرید اینترنتی فایل متن کامل :

 

 مقالات و پایان نامه ارشد

 

6 ـ اختلالات اضطرابی

7 ـ اختلالات شبه جسمی

8 ـ اختلالات ساختگی

9 ـ اختلالات تجزیه ای

10 ـ  اختلالات جنسی

11 ـ اختلالات خوردن

12 ـ اختلالات كنترل تكانه

13 ـ اختلالات انطباق

14 ـ اختلالات شخصیت

15 ـ  اختلالات خلقی : این اختلال در تمام سنین كودكی و نوجوانی روی می‌دهد و دو نوع اختلال را شامل می‌شود.

الف ) اختلالات دو قطبی : مشخص با نوسان شدید خلق بین افسردگی و نشئه و بهبودهای موقت و عود.

ب ) اختلالات افسردگی : اختلال افسردگی اساسی، خلق شدیداً افسرده، كندی روانی ـ حركتی،  نگرانی، احساس ناراحتی، منگی وحیرت، بی تابی،  احساس گناه، افكارخود كشی  ومعمولا عود كننده.

اختلال افسرده خوئی :  شكل حقیقت تر افسردگی معمولا ناشی از فقدان یا رویدادی مشخص (نوروز افسردگی هم نامیده می‌شود  ).

افسردگی با الگوی فصلی ( اختلال عاطفی فصلی SAD هم نامیده می‌شود  ) بیشتر در ماه‌های زمستان مشاهده می‌شود  (سادوك،0 138 ).

یكی از اختلالات مهمی كه در طبقه بندی  اختلالات  روانی می‌گنجد اختلالات افسردگی می‌باشد. مفهوم افسردگی كودكان و نوجوانان موضوع قابل بحث و در خور توجهی است. در پانزده سال اخیر امكان بروز عارضه افسردگی در كودكان به همان شكل افسردگی در بزرگسالان وجود دارد، وعلائم ونشانه1یی شبیه به بزرگسالان  در آنها دیده می‌شود (‌هارینگتون، 1380 ).

علائم و نشانه‌های افسردگی در نوجوانی از دیدگاه بك عبارتند از  :

1 ـ  عوامل شناختی ای كه باعث می‌شوند نوجوان، آینده را به صورت منفی ببیند

2 ـ عوامل عاطفی و هیجانی چون خشم و نبود تجربیات خوشایند و لذت بخش

3 ـ  عوامل انگیزشی كه شامل دوری گزیدن از جامعه و تمایل به خودكشی می‌گردد

4 _ عوامل رفتاری و فیزیولوژیكی كه بی فعالیتی،  نوسان در اشتها، آشفتگی در خواب و اظهار خستگی مفرط را شامل می‌شود(افروز، 1380 ).

از عوامل مؤثر در افسردگی نوجوانان می‌توان از رفتارهای بزه كارانه در سطح خانواده و جامعه مانند پرخاشگری،  فرار از منزل، مشكلات مدرسه ای مانند عدم پیشرفت تحصیلی،  و همچنین مشكلات مربوط به برقراری رابطه با گروه همسن و سال ( مثل طرد شدن توسط آن‌ ها ) را نام برد (افروز، 1380 ).

داده‌هایی در مورد هنجارهای سن و جنس موجود است، تفاوت‌های سنی و جنسی اندك، اما مهمی آشكار شد : كودكان بسیار خردسال نسبت به كودكان بزرگ تر افسردگی كمتری نشان دادند، و دختران، به خصوص در گروه های سنی پایین تر،  افسردگی كمتری ابراز كردند (‌هارینكتون، 1380 ).

از آنجایی كه افسردگی در میان كودكان و نوجوانان در دهه‌ های اخیر بسیار شایع شده است. و مشكلاتی از قبیل، تحصیلی، شخصیتی و اجتماعی در بین آنها بسیار دیده می‌شود. در نتیجه نیاز به تشخیص و درمان سریعتر آنها لازم می‌باشد.  به این منظور برای تشخیص افسردگی از ابزارها و روش های متفاوتی از جمله، مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه و آزمونها استفاده می‌كنند. كه معروفترین وسیله اندازه گیری در بین این ابزارها همین آزمونها می‌باشد ( سیف، 1371 ).

آزمون وسیله ای است كه به طور علمی تهیه می‌شود و اندازه گیری عینی توانایی های افراد را فراهم می‌آورد. آزمون وسیله ای است كه به طور علمی تهیه می‌شود، منظور از علمی تهیه شدن یک آزمون این است كه آزمون باید مثل هر وسیله اندازه گیری دیگر ویژگیهایی را برای خود داشته باشد. یک آزمون نیز در درجه اول باید دقت اندازگیری داشته باشد و در درجه دوم چیزی را اندازه بگیرد كه برای اندازگیری آن تهیه شده است. دو ویژگی فوق را اصطلاحاً اعتبار و روایی می‌نامند. علاوه بر دو  ویژگی بالا، یک آزمون خوب ویژگی دیگری نیز دارد كه به آن حساسیت یا قدرت طبقه بندی می‌گویند. منظور این است كه یک آزمون باید بتواند آزمودنیها را طبقه بندی كند بدین معنا كه بتواند تفاوتهای فردی آنها را به خوبی نشان دهد  ( گنجی، 1371 ).

در آموزش و پرورش و روانشناسی، آزمونها به چند منظور عمده مورد استفاده قرار می‌گیرند :

برای اندازه گیری توانایی های شناختی و توانایی های حركتی و نیز برای اندازه گیری ویژگیهای شخصیت و ویژگیهای عاطفی. بنابراین، آزمونهای مختلف را می‌توان به دو دسته كلی آزمونهای توانایی و آزمونهای عاطفی تقسیم كرد.

برای تشخیص افسردگی در كودكان از روش های متنوعی از جمله مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه و آزمون استفاده می‌شود. كه از پرسشنامه‌ها و آزمونهای مهمی كه در این زمینه ساخته شده و مورد استفاده قرار گرفته است، می‌توان از پرسشنامه افسردگی كودكان ‌«ماریا كواس » ( CDI )، پرسشنامه بك ( BDI )، مقیاس افسردگی اصلی برای مطالعات همه گیر شناسی  ( CES _ D )، مقیاس درجه بندی افسردگی ) DSRS (، مقیاس افسردگی كودكان  )   ( CDSنام برد  (‌هارینگتون، 1380 ).

بدون شك ما در جامعه ای زندگی می‌كنیم كه فشارهای روانی بر تمام زندگی ما اثر گذاشته و اجتناب از آنها امكان ناپذیر است. و این فشارهای روانی در سنین پایین مشكلات عدیده ای از جمله تحصیلی، شخصیتی، و اجتماعی بوجود می‌آورد نیاز به تشخیص این بیماری درسنین كودكی و نوجوانی بیشتر احساس می‌شود. برای اینكه بتوانیم افرادی را كه دچار افسردگی شده از افراد سالم جدا كنیم نیاز به یک معیار اندازگیری دقیق داریم و لذا به دلیل نداشتن یک معیار دقیق از خود برای اندازگیری ناگزیریم كه از ابزارهای دیگران برای جدا كردن افراد سالم از غیر سالم استفاده كنیم. ابزار ساخته شده توسط دیگران چون تحت تأثیر فرهنگ جامعه خود آنها قرار دارد، نمی توان آن را در فرهنگ‌های مختلف بكار برد، مگر كه با آن فرهنگ انطباق دهیم و آنها را بر اساس فرم فرهنگی، جنسی و سنی فرهنگ خود هماهنگ كرد.  از این رودر این پژوهش به دنبال آن هستیم كه مشخص سازیم كه آیا پرسشنامه افسردگی كودكان  (ماریا كواس ) از اعتبار و روایی لازم برخوردار است و آیا نتایجی كه از آن بدست

می آید دارای دقت و ثبات لازم برای جامعه مورد پژوهش می‌باشد.

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...