فرایند تولد کودك برای والدین لذت­آور است. اگرچه این فرایند با مشقات و ناراحتی­های فراوانی همراه است، امید به سالم بودن و طبیعی بود ن کودك معمولاً احساس اعتماد در آنان ایجاد می­ کند و کودك خود را می­پذیرند، ولی به محض آگاهی والدین از معلولیت فرزند خود، تمام آرزوها و امیدها به یاس مبدل می­گردد و مشکلات شروع می­ شود.

کودك استثنایی و والدین نه تنها بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند، بلکه سایر اعضای نظام خانواده یعنی دیگر فرزندان را تحت تأثیر قرار می دهند. وجود کودك استثنایی(عقب مانده ذهنی، نابینا، ناشنوا، دارای اختلالات یادگیری) گاهی برهم زننده سلامت روانی خانواده است و می تواند اعضای خانواده و به خصوص والدین را دچار آسیب جدی نماید.(خاکپور،1391: 572)

از آنجا که بررسی­های مختلف نشان نمی­ دهند که کودکان یا نوجوانان ناشنوا و نابینا ناسازگار هستند، می­توان نتیجه گرفت که نابینایی و ناشنوایی الزاما همراه با ناسازگاری نیستند کانز فورس (1991) علت ناسازگاری افراد ناشنوا و نابینا را بیشتر به علت طرز برخورد جامعه با آنان می­داند. انسان موجودی اجتماعی است. او در اجتماع، به واسطه حضور ارتباط­های گوناگون، داشتن حامی و کاهش احساسات تنهایی، می ­تواند بسیاری از فشارهای زندگیاش را تخفیف ببخشد و بنابراین به حمایتی که از سمت اجتماع باشد، نیاز دارد. حمایت اجتماعی به میزان برخورداری از محبت، همراهی و توجه اعضای خانواده، دوستان و سایر افراد  تعریف شده است پژوهش­ها نشان می­ دهند والدین کودکان ناتوان نسبت به استرس، آسیب­پذیرتر هستند، در پژوهشی سطوح بالای استرس در 70 درصد مادران و 40 درصد پدران دارای کودکان ناتوان شدید یافت شد یکی از این معلولیت­های جسمی، ناشنوایی است. این دیدگاه که والدین شنوا نسبت به والدین ناشنوا استرس بیشتری دارند. داشتن کودکی ناشنوا، می ­تواند باعث تنیدگی و فشار روانی برای والدین و افزایش سطح مشکلات رفتاری و خانوادگی باشد والدین ناشنوایی که کودك ناشنوا دارند، از وضع مناسب­تری نسبت به والدین شنوای کودکان ناشنوا برخوردارند. بدین ترتیب، والدین شنوای دارای کودکان ناشنوا در ارتباط با فرزندانشان دچار ناکامی می­شوند و این ناکامی در ارتباط، احتمالاً دلیلی برای این است که میزان بالاتری از تنیدگی را از خود، نشان می­ دهند (بحری و دیگران،1393 : 5).

هر خانواد های ممکن است در طول دورة حیات خود با مشکلات و دشوار یهای مختلفی مواجه شود؛ از جمله بیماری، طلاق، مرگ یکی از اعضاء خانواده، مشکلات کاری، بلایای طبیعی و اعتیاد اعضاءو یا معلولیت  . اخیراً نقش سازه تا ب­آوری در حوزه  روا نشناسی خانواده نیز مطرح شده است.

در این تحقیق تاثیر آموزش تاب­آوری روانی بر کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران کودکان کم­شنوا و ناشنوا سنجیده می­ شود. تحقیق حاضر در پنج فصل تنظیم گردیده است. در فصل اول کلیات تحقیق که شامل بیان مساله، اهمیت و ضرورت تحقیق و همچنین اهداف و فرضیات تحقیق آورده شده است. در فصل دوم در خصوص تاب­آوری،کیفیت زندگی و ناشنوایی و نظریات مربوطه پرداخته شده است. در فصل سوم به روش تحقیق اشاره شده است که در این جا از نوع پس­آزمون و پیش­آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش  استفاده شده  است.در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل حاصل از داده ­های تحقیق که در قالب آمار توصیفی و استنباطی می­باشد، پرداخته شده است و در نهایت در فصل پنجم نتیجه ­ای که از جداول و یافته ­ها بدست آمد، آورده شده است و در انتهای همین فصل محقق پیشنهاداتی نیز مطرح کرده است.

2-1- بیان مسأله

یکی از طبیعی­ترین گروه هایی که می تواند نیازهای انسان را ارضا کند خانواده است.  وظیفه خانواده مراقبت از فرزندان و تربیت آن ها، برقراری ارتباطات سالم اعضا با هم و کمک به، استقلال کودکان است، حتی اگر کودک کم توان ذهنی نابینا، یا ناشنوا باشد. کمیتۀ اجرایی کنفرانس مدیران آموزش تخصصی ناشنوایان، در تعریف ناشنوایی بیان می دارد؛ نقص شنوایی یک اصطلاح ژنریک است که نمایانگر آن عده از ناتوانی های شنوایی است که ممکن است درجات شدت و ضعف آن بین خفیف تا عمیق متغیر باشد و شامل دو گروه فرعی ناشنوا و کم شنوا می باشد. (نریمانی،1386: 16-15)

حضور كودك ناشنوادر هر خانواده ساختار آن خانواده را تحت تاثیر قرار می‌دهد و سلامت روانی خانواده به خصوص والدین را تحت الشعاع قرار می‌دهد، كودك بر اثر تعارض‌های شدید میان اعضای خانواده، كل خانواده را درگیر بحران می‌كند. ممكن است روابط خانوادگی، افزایش فشارهای ناخواسته جسمی، هیجانی و مالی باعث شود

خرید اینترنتی فایل متن کامل :

 

 پایان نامه

 كودك ناشنوا ضایعات و اثرات جبران ناپذیری بر وضعیت بهداشت روانی خانواده وارد كند از جمله ایجاد تشدید اختلافاتی زناشویی،‌ جدایی، تحمل بار سنگین اقتصادی، افسردگی، ناامیدی، اضطراب، خجالت و خشم1 و بسیاری از مسایل دیگر (بردن2، 1980). مراقبت

مـداوم از كودك ناشنـوا اغلب برای والـدین استرس‌زا می‌باشد زیرا این دشـواری­های كودكان به طور

اجتناب­ناپذیری بر زندگی آنها اثر می‌گذارد (كرنیك3 و همكاران، 1983). تحقیقات نشان داده است كه والدین كودكان ناشنوا عموما در خطر مشكلات زندگی خانوادگی و دشواری‌های عاطفی قرار دارند (بكمن4، 1991 (

کویتنر  و همکاران (2000) دریافتندکه مادران با کودکان ناشنوا شبکه­ های اجتماعی رابطه کمتر با فامیل و دوستان نسبت به مادران کودکان شنوا دارند. از طرف دیگر، تاب­آوری به وسیله­ پاسخ فرد به حوادث استرسزای زندگی و یا مواجهه ی مستمر با استرس مشخص می­ شود تاب آوری عاملی است که به افراد در مواجهه و سازگاری با شرایط سخت و استرسزای زندگی کمک می­ کند و آنها را در برابر اختلالات روانی و مشکلات زندگی محافظت می کند. افراد تاب­آور، سازگاری فردی بالایی با عوامل استرس زای محیطی در زندگی شان دارند (بحری و دیگران،1393: 7-6)

و اماخانواده یک نظام اجتماعی است و فرزند معلول یكی از اعضای این نظام. این دو نه تنها بر یكدیگر تأثیر متقابل دارند بلكه سایر اعضای این نظام یعنی والدین و دیگر فرزندان را نیز تحت تأثیر قرار می­دهد كه این تأثیرات غالباً منفی است. وجود كودك معلول ضایعات و اثرات جبران­ناپذیری بر بهداشت روانی خانواده وارد می­كند، مادر و پدر از داشتن چنین فرزندی به شدت رنج می­برند، اكثریت این گروه به نحوی دچار حالاتی چون افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس، خجالت، آرزوی مرگ و نظایر آن می­باشند.

تاب آوری فرایند، توانایی یا پیامد سازگاری موفقیت­آمیز با شرایط تهدیدکننده تعریف شده است، صرف مقاومت منفعل در برابر آسیب­ها یا شرایط تهدیدکننده نیست، بلکه فرد تاب­آور، مشارکت کننده فعال و سازنده محیط پیرامونی خود است. تحقیقات روانشناسی بسیاری در سال­های اخیر، به شناسایی عوامل مؤثر بر تاب­آوری پرداخته­اند، برخی یافته­ ها حکایت از آن دارد که هوش یک عامل تعیین­کننده در تاب­آوری است (عسکریان،1392: 61) انسان برای رسیدن به زندگی سالم­تر نیاز به تعادل بین تفکر، عواطف و توانایی استفاده متناسب از آنها در موقعیت­های زندگی را دارد.

اگرچه تحقیقات زیادی در رابطه با تاب­آوری انجام شده است ولی تاکنون در خصوص آموزش تاب آوری به والدین کودکان ناشنوا تحقیق انجام نشده است. لذا مسأله این پژوهش حرکت در این جهت است که آیا بین تاب­آوری روانی و کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران کودکان ناشنوا رابطه ای وجود دارد؟

3-1- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

حضور یک کودک با هرگونه ناتوانی در خانواده فشار روانی زیادی بر والدین و اعضای خانواده وارد می کند و می تواند سلامت روان آنان را به مخاطره اندازد. واکنش همه والدین در مقابل معلولیت فرزندشان یکسان نیست، ولی به طور کلی می توان پذیرفت که قریب به اتفاق والدین این گونه کودکان در مقابل معلولیت های فرزندشان به نحوی واکنش نامطلوب ازخود بروز می دهند که نوع و میزان این عکس ­العمل­ها با توجه به جنبه­ های شخصیتی آنها، زمان بروز واکنش و … با یکدیگر متفاوت می­باشد، لذا تمام والدین احتیاج به نوعی کمک دارند تا بتوانند ابتدا به طور کامل طرح مشکلاتشان را با افراد متخصص داشته باشند و این مهم جز با آگاهی و اطلاع دقیق و مستدل از مسائل و مشکلات والدین دارای فرزند ناشنوا و بررسی وضعیت روانشناختی والدین مسیر نمی­گردد با توجه به اینکه وضعیت روانشناختی والدین به طور مستقیم و غیرمستقیم بر شکل­ گیری رفتار کودکان و مناسبات اجتماعی خویش تاثیر اساسی دارد بسیار حایز اهمیت خواهد بود که بدانیم که والدین این کودکان دارای چه ویژگی­های شخصیتی بوده و چه تفاوت­هایی با یکدیگر دارند تا از این رهگذر داده ­های دقیق­تری جهت استفاده از روش­های مشاوره و توانبخشی و درمان فراهم آورده و زمینه ­های لازم جهت اقدامات خاص و اساسی  در ابعاد مشاوره، انجمن اولیاء و مربیان، کودکان استثنایی،آموزش خانواده فراهم گردد. نتایج این پژوهش می ­تواند برای والدین، مربیان که مسئول تعلیم و تربیت کودکان هستند الهام­بخش باشد یا به احساسات و نیازهای کودکان توجه نموده و در زمینه­ کمک به کیفیت زندگی و امید به زندگی والدین گام بردارد. با توجه به مطالعات در ایران و این که در استان گیلان مشابه این تحقیق انجام نگرفته لذا لزوم انجام چنین تحقیقی در استان ضروری به نظر می­رسد و خصوصاً در آینده نیز می­توان از نتایج  این تحقیق نیز در مراکز مشاوره، آموزشگاه­های استثنایی و مدارس عادی، سازمان بهزیستی، کلینیک­های سلامت جهت خدمت­رسانی استفاده کرد. علاوه براین نتایجی این نوع تحقیقات می ­تواند راهگشایی باشد برای پژوهشگران و دانشجویان روانشناسی که در این زمینه به تحقیق خواهند پرداخت.

1- Anger

2- Burden

3- cornic

4. Beckman

5. Self- esteem

[1] QOL

 

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...