: مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر تحلیل تصویری از اعتماد اجتماعیِ بین­نسلی است که در سریال تلویزیونی ستایش بازنمایی و روایت می­ شود. ستایش در مقام یکی از پر مخاطب­ترین سریال­هال تلویزیونی می­کوشد با تمسک به انواع شگردها و تمهیدات بصری و روایی، و انواع رمزگذاری­های فنی و اجتماعی و ایدئولوژیکِ متن، تصویر خاصی از وضعیت اعتماد اجتماعی، به طور عام، و اعتماد اجتماعیِ بین ­نسلی، به طور خاص، در جامعۀ ایران ارائه دهد. تحقیق حاضر کوشیده است با تکیه بر ایده­ های منتج از نظریۀ بازنمایی رسانه­ ایِ پدیده­ های اجتماعی ( در آرای هال، فیسک و مک­کیب ) و نیز به مدد روش تحلیل نشانه­شناسی، دلالت­ها، مضامین، برجستگی­ها، سکوت­ها، تناقض­ها و ناسازه­های این تصویر بازنموده را برملا سازد؛ و سپس با استناد به رویکرد نظری پیوتر زتومکا دربارۀ اعتماد اجتماعی ( و مؤلفه­ ها، شاخص ­ها، ابعاد و سطوح آن ) و تحقیقات انجام­شده دربارۀ وضعیت اعتماد اجتماعی در جامعۀ ایران، تصویر اعتماد اجتماعیِ بازنمایی­شده در این سریال را به شیوه­ای جامعه­شناختی انتقادی تفسیر کرده است. نتایج تحقیق نشان می­دهد که سریال ستایش سعی دارد پدیدۀ اعتماد اجتماعی را به سطح پدیده­ای فردی فروکاهد، یعنی ریشه ­های تضعیف یا تقویت آن و فاصلۀ میان شکل موجود با شکل مطلوب آن را به مکانیسم­های روانی پیوند زند. فزونتر، این متن به انحاء مختلف در صدد ساده­سازی روابط پیچیدۀ اجتماعی و به حاشیه­راندن امر اجتماعی بر می­آید، راهکار احیای همبستگی­های اجتماعیِ مبتنی بر اعتماد متقابل را در تقویت خلق ­وخوهای اخلاقی فردی جستجو می­ کند و نقش تعیین­ کنندۀ ساختارهای اجتماعی را نادیده می­گیرد. فصل اول: کلیات تحقیق 1-1- طرح مسأله فناوری ارتباطات و اطلاعات در مدت زمان كوتاهی كه از پیدایش آن می‌گذرد توانسته است تغییرات بسیاری را در شیوۀ کلی زندگی بشر به وجود آورد. در این میان رسانه ­های تصویری – كه نمودهای آن در تلویزیون، سینما و شبكه ­های توزیع و پخش فیلم­های خانگی و حتی اینترنت قابل مشاهده است- به علت تاثیرگذاری بر مخاطبان بی­شمار خود مهمترین رسانه ­ها در شكل­دهی به افكار، اندیشه­ها، عادات، هنجارها و كلیه نمودهای فرهنگی هستند. رسانه ­های تصویری هم تأثیر می­پذیرند و هم تاثیر می­گذارند و آنچه را كه از واقعیت موجود برداشت می­نمایند، بازنمایی می­كنند. جهان بازنموده­ها مملو از نشانه­هاست؛ نشانه­ هایی كه در پس­زمینۀ آن مخاطب با مفاهیم عمیق فرهنگی مواجه می­ شود. این فرایند كه همچون حلقه­های زنجیز به طور متوالی معنا را در چرخه فرهنگ تولید و بازتولید می­كند، در هر تولیدی معنای جدید خلق و در فرایند رمزگشایی قرار می گیرد و معنای جدیدتری باز تولید می­ شود (معینی­فر و محمدخانی،1390: 106). مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر نحوۀ بازنمایی مقولۀ اعتماد اجتماعیِ بین­نسلی در سریال تلویزیونی ستایش است. این سریال که نیمه اول امسال (1390) در 44 قسمت از شبکه سوم صدا و سیما پخش شد توانست طیف وسیعی از مخاطبان را به خود جذب کند. شکاف نسلی، چالش­های فرد و ساختارهای اجتماعی، تحول زندگی خانوادگی در فُرم و محتوا، وجود تعارض­های ارزشی و هنجاری در حوزه های خصوصی و عمومی، دگردیسی مقولاتی همچون «صمیمیت»، «پایبندی» و «اعتماد اجتماعی»، و غیره از جملۀ عمده­ترین مضامین این مجموعه بود. ملموس­ترین پدیدۀ اجتماعیِ بازنمایی­شده در این سریال تحول اعتماد اجتماعی در جامعۀ شهریِ ایران در سه دهۀ اخیر، پیدایش شکاف بین­نسلی و نبود مبنایی برای گفتگو و تفاهم بین افراد است. اگر این ایدۀ واتسون و هیل را بپذیریم که بازنماییِ رسانه­ای عنصری محوری در درک و تفسیر افراد از مسایل و رخدادهای اجتماعی است ( واتسون و هیل، 2006 : 248 )، در آن صورت این موضوع بسیار واجد اهمیت می­ شود که سریال ستایش اعتماد اجتماعی را چگونه بازنمایی می­ کند؟ در بازنمایی این مقوله از چه نوع تمهیدات فُرمی، روایی و بصری سود می­جوید؟ تصویری که این سریال از اعتماد اجتماعی ( ابعاد و خصلت­های آن، عوامل تقویت­کنندۀ آن، موانع تحقق شکلِ مطلوب آن و…) ارائه می­دهد بر چه مفروضاتی دربارۀ زندگی اجتماعی مبتنی است؟ به بیان دیگر، اعتماد اجتماعیِ بازنمایی­شده ( هم در شکلِ موجود و هم در شکلِ مطلوب آن ) در این سریال با کدام زمینه و فضای اجتماعی قرابت و سنخیت دارد؟ در این پژوهش، برای تعریف نظری و کاربردی اعتماد اجتماعیِ بین­نسلی، از روش ماکس وبر در برساخت تیپ­ایده­آل استفاده می­ شود. وبر با مطالعه اولیه پدیده، یک ایضاح موقت از متن ارائه می­دهد و پس از استخراج «یک­به­یک اجزای منفرد» از واقعیت اجتماعیِ مطالعه شده به تدریج تیپ­ایده­آلی می­سازد (وبر،1382 : 51 ). در برساخت تیپ­ایده­آلِ اعتماد اجتماعیِ بین­نسلی، نظریه زتومکا دربارۀ اعتماد اجتماعی که حول محور مفهوم «شدن اجتماعی» صورت­بندی شده و رویکردی تلفیقی و تاریخی به این پدیده دارد (زتومکا،1387) انتخاب شده است. سپس، در پرتو نظریه زتومکا، به تحقیقاتی رجوع می­ شود که این پدیده را به طور عینی در جامعه ایران پس از انقلاب مطالعه کرده ­اند و بدین­ترتیب مؤلفه­ ها و شاخص ­های این پدیده مشخص می­ شود. این تیپ­ایده­آل در مقام یک برساختۀ تحلیلی محکی است برای شناخت و سنجش تصویری که از این پدیده در سریال مورد مطالعه ارائه شده است. از آنجا که اعتماد، هم در سطح تعاملات بین­فردی و هم در سطح نهادی و کلان، امری برساختی است، هرگونه تلاش برای تعریف، توصیف یا بازنمایی آن به واسطۀ یک متن، سوای این که خود نوعی برساخت دوبارۀ این پدیده است، مستلزم مفروض گرفتن یک­سری گزاره­ها، پنداشت­ها و آگزیوم­ها دربارۀ انسان و جامعه و تاریخ است. مسئلۀ تحقیق حاضر این است که سریال ستایش در مقام یک متن تلویزیونی چگونه این پدیده را بر می­سازد؟ در چه سطحی آن را بر می­سازد؟ کدام­یک از ابعاد و کیفیات آن را برجسته می­ کند و کدام­یک را به حاشیه می­راند؟ در تصویری که این سریال از جامعه و اعتماد اجتماعیِ موجود در آن ( با هر درجه از شدت و عمقی که وجود دارد یا ندارد ) ارائه می­دهد چالش­ها و تعارض­های پیشِ روی این پدیده و راهکارهای تقویت آن کدامند؟ این پژوهش به­هیچ­وجه درصدد مقایسۀ اعتماد اجتماعیِ بازنمایی­شده در سریال ستایش و اعتماد اجتماعی آن گونه که در جامعۀ ایران واقعاً وجود دارد نیست، بلکه صرفاً در پی تحلیل و شناخت تصویری از این پدیده ( و مفروضات اجتماعی نهفته در پس این تصویر ) است که در این متن ارائه می­ شود. روشن است که دستمایۀ اصلی دستیابی به این شناخت و تحلیل، فرض­ها و روش­ها و تکنیک­های جامعه­شناختی است. تأمل جامعه­شناختی در تصویری که این سریال از اعتماد اجتماعیِ بین­نسلی ارائه می­دهد، هم از این حیث که دعوی بازنمایی وضعیتِ عینی جامعه ایران را دارد و هم به این لحاظ که خود در برساختن این وضعیت عینی ذی­مدخل است، امری ضروری است. 2-1- اهمیت و ضرورت تحقیق در جامعۀ ایرانِ بعد از انقلاب، تحولات بنیادینی در سطح ارزش­ها، هویت­ها و سبک­های زندگی اتفاق افتاد. اساساً انقلاب ایران تلاشی بود برای ایجاد جامعه­ای با منظومه ­های ارزشی و ترکیب ­بندی ­های هویتیِ نوین که بنا بود اَشکال جدیدی از تعامل اجتماعی بین انسان­ها برقرار سازد. نقطۀ ثقل این تعاملات اجتماعی در این گفتمانِ ارزش­مدار، اعتماد اجتماعی و کرامت انسان بود. اما به دنبال رخداد انقلاب، و به موازات تحولات اقتصادی و صنعتی و شهری در دهه ­های هفتاد و هشتاد، اَشکال دیگری از تعاملات و همبستگی­های اجتماعی در جامعۀ ایران پدید آمد ک خرید اینترنتی فایل متن کامل : ه لزوماً با آنچه در گفتمان ارزش­مدارِ دهۀ شصت تصویر می­شد، یکی نبود. فراز و فرودهای میزان و کیفیت اعتماد اجتماعی در جامعۀ ایران، و پرداختن به چیستی و چرایی و چگونگی تحول این پدیده، مسئلۀ در خور توجهی است. اما آنچه پرداختن به آن از دید این تحقیق واجد اهمیت و ضرورت بسیار است کیفیت اعتماد اجتماعی بین نسل­های مختلفی است که امروزه در جامعۀ ایران کنار هم زندگی می­ کنند. آیا آدمیانی که سوبژکتیویته و هویت آنها در تعامل با وضعیتِ عینی و فضای گفتمانیِ دهۀ شصت شکل گرفت، با نسلی که پس از سازندگی و در فضایی عمدتاً شهری و مدرن رشد کرد، قادر به تفاهم و گفتگو هستند؟ نظر به این که در فضای امروزین جامعۀ ایران سخن از شکاف نسل­ها و تعارض ارزش­ها و هنجارها می­رود، بررسی این مسئله که رسانه­ ها چه تصویری از پدیدۀ اعتماد اجتماعی در این وضعیت به مخاطبان­شان ارائه می­دهند، بسیار حائز اهمیت است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...