۱۰- احساس رضایت و شادی

 

از نظر (سابشین و آمر[۲۱]، ۱۹۹۴؛به نقل از آزادی ، ۱۳۷۷) ملاک‌های عمده برای سلامت روانی عبارتند از:

 

۱- فقد ان اختلال یا نشانه های مرضی

 

۲- کارکرد کنش مطلوب

 

۳- برخورداری از ویژگی های اکثر افراد جامعه

 

۴- برخورداری از رفتار متناسب با فرهنگ جامعه

 

تودور [۲۲] (۱۹۹۶) ملاک‌های سلامت روانی را شالم موارد ذیل می‌داند:

 

۱- استدلال در حدی قابل پذیرش

 

۲- خود اتکایی[۲۳]

 

۳- خود فرمانی [۲۴]

 

۴- توانایی شغلی

 

۵- مسئولیت پذیری و داشتن تلاش‌های ضروری

 

۶- قابل اعتماد بودن و ثبات در توانایی ارتباط با دیگران

 

۷- داشتن همکاری و توانایی پیروی از قواعد کاری

 

۸- توانایی ابراز دوستی و عشق و توانایی مبادله

 

۹- تحمل دیگران و تحمل ناکامی‌ها

 

۱۰- توانایی مشارکت

 

۱۱- داشتن حس شوخی و طنز

 

۱۲- توانایی از خود گذشتن و فداکاری

 

ونتیس[۲۵] (۱۹۹۵ ) سلامت روان را وابسته به هفت معیار می‌داند که عبارتند از :

 

۱- رفتار اجتماعی مناسب ؛ ۲- رهایی از نگرانی و گناه ؛ ۳- فقدان بیماری روانی ؛ ۴- کفایت فردی و خود مهارگری ؛ ۵- خویشتن پذیری و خود شکوفایی ؛ ۶- توحید یافتگی و سازماندهی شخصیت ، ۷- گشاده نگری و انعطاف پذیری ( به نقل از خواجویی میرزاده ، ۱۳۸۸ ) .

 

گلاسر[۲۶] (۱۳۷۳) معتقد است که رفتار غیر عادلانه افراد باعث بروز اضطراب و ناراحتی روان است نه اینکه اضطراب و ناراحتی روانی باعث غیر مسئول بودن فرد گردد. فرد غیر مسئول نه برای خود ارزشی قائل است و نه برای دیگران و در نتیجه خود را رنج داده و یا دیگران را آزرده خاطر می‌کند. از نظر گلاسر پذیرش مسئولیت از جانب فرد ملاک سلامت روانی محسوب می شود.

 

۲- ۳- مبانی نظری سلامت روان

 

در روانشناسی سلامت ، رویکرد ها و دیدگاه های مختلفی در ارتباط با سلامت روان مطرح می شود ، که به تعدادی از آن ها اشاره می‌کنیم :

 

۲-۳- ۱- دید گاه اسلام

 

حفظ سلامت روانی و جسمانی ، یکی از مهم ترین وظایف زندگی به شمار می‌آید. در حدیث نبوی ، تندرستی و امنیت دو نعمتی شمرده شده اند که انسان تا هنگامی که آن ها را از دست ندهد ، به ارزش آن ها پی نخواهد برد. دین اسلام ، تأکید بسیار بر ساختن انسان هایی دارد که از سلامت روانی برخوردارند تا بتوانند اهداف خویش را پیگیری کنند . از این رو اسلام برای حفظ سلامت روانی و جسمانی ، برنامه هایی را تدارک دیده است تا از راه آن بتواند انسان های مؤمن کاملی را تربیت کند . تأکید عمده اسلام در حفظ سلامت روانی و جسمانی انسان ، بر محور پیشگیری استوار است . اسلام می کوشد تا سلامتی انسان ها را پیش از آنکه نیاز به درمان بروز نماید ، تأمین کند . یعنی تلاش اسلام بر محور حفظ بهداشت روانی و جسمانی است و به طور خلاصه ، از دیدگاه اسلامی ، پیشگیری مهم تر و بهتر از درمان است ( ابوالقاسمی ، ۱۳۸۹ ) .

 

همان گونه که گام مهم در سلامت جسمانی حفظ بهداشت فردی و عمومی است ، مهم ترین گام در سالم سازی روانی نیز حفظ بهداشت روانی است . انسان با رعایت نکات خاصی می‌تواند سلامت روانی خود را تأمین و پیش از آنکه نیازمند درمان باشد ، از وقوع آن پیشگیری کند .شارع مقدس اسلام برای حفظ بهداشت روانی ، اصول و قواعدی را قرار داده است تا با به کارگیری و رعایت آن قواعد بتوان سلامت عمومی را تأمین کرد . این اصول با تأکید بر بهسازی محیط زیست انسان ، خانواده و جامعه و سرانجام ، وظایفی را برای فرد تعیین می‌کند که این وظایف ، باعث حفظ سلامت روانی وی می شود ( آل یاسین ، ۱۳۸۹ ) .

 

به صورت کلی و اجمالی می توان گفت از نظر اسلام ، انسان سالم کسی است که دارای سه ویژگی اساسی و برجسته باشد : ۱- تعقل و تفکر ۲-ایمان ، تقوا ، تدین و تعهد ۳- هدفمند بودن و به دنبال آن تلاش و فعالیت در جهت رسیدن به اهداف انسانی و معنوی ( چه فردی و چه اجتماعی ) . به تعبیر دیگر می توان گفت : انسان سالم و ارزشمند از چشم انداز اسلام ، انسانی است که در زندگی سه جایگاه را به خوبی بشناسد و به آن ها توجه و عنایت خاص داشته باشد :

 

    1. جایگاه جهانی خود

 

    1. جایگاه فردی خود

 

  1. جایگاه اجتماعی خود و دستیابی به حداکثر رشد که به طور مترادف با کمال و تکامل به کار می رود ، معیار ایده آل سلامت روانی در مکتب اسلام است ( ابوالقاسمی ، ۱۳۸۹ ) .

 

۲-۳- ۲- دیدگاه انسان گرایی

 

دیدگاه انسان گرایی ، با رویکردهای نظری تفاوت بسیار دارد.دیدگاه انسان گرایی ریشه در آن دسته از نظام های فلسفی و مذهبی دارد که بر منزلت خوبی، ذاتی و آزادی ماهیت انسان تأکید کرده‌اند.این دیدگاه در روانشناسی تا حدی محصول این سابقه است و تا حدی واکنشی است به مفاهیم بی اعتنا به ماهیت انسان که مشخصه روانکاوی و رفتارگرایی است ( احدی و بنی جمال،۱۳۶۹).

 

روان شناسان مکتب انسان گرایی معتقدند که علامت سلامت روانی عبارت است از رشد کامل استعدادهای بالقوه به عنوان یک انسان منحصر به فرد .

 

روان شناسی انسان گرایی تنها یکی از سه مکتب اصلی است که به سلامت روانی می اندیشد ، دو گرایش یعنی تحلیل روانی و رفتار گرایی ، دیدگاه های متفاوتی درباره اختلالات روانی دارند .به اختصار به نظریه و دیدگاه سه تن از روان شناسان انسان گرا (مازلو[۲۷] ، راجرز[۲۸] ، آلپورت[۲۹] ) درباره سلامت روانی پرداخته شود :

 

به عقیده مازلو هر فرد دارای گرایش ذاتی برای رسیدن به خود شکوفایی است. بخش عمده پژوهش‌های مازلو به خصایص اشخاصی که نیاز به خود شکوفایی درآنان ارضاء شده و ازنظر روانی سالم تلقی می‌شوند معطوف می‌باشد.

 

سلامت روانی، نه تنها از نظر ذهنی احساس مطبوعی به شمار می رود بلکه به نقص حقیقی و واقعی نیز هست و به همین جهت بهتر و ‌برتر از بیماری است که تنهایی نقص و حقیقی است بلکه بیشتر نشانه هوشمند نیز هست. زیرا موجب می شود که بتوان حقایق بیشتر و والاتری را دریافت و بدین معنیکه فقدان سلامت نه تنها احساس ناخوشایند به انسان می‌دهد بلکه نوعی کوری، نقص ادراکی و نقصان اخلاقی و عاطفی نیز به شمار می رود. (احدی و بنی جمال ، ۱۳۶۹) .

 

مازلو برای تحقق عزت نفس وخود شکوفایی سیزده معیار بالینی پیشنهاد می‌کند:

 

      1. ادرک خوب از واقعیت

     

      1. پیشرفت در قبول خود ،دیگران و طبیعت

     

      1. پیشرفت در داشتن اراده

     

      1. پیشرفت های نسبی در مسائل اصلی

     

      1. آزاد بودن وشوق زندگی داشتن

     

      1. خود مختاری فزاینده ‌و مقاومت در تشکیل گروه ها

     

      1. ابتکار داشتن در قضاوت وغنی بودن در انگیزش

     

      1. فراوانی تجربه های بسیار بالا

     

      1. همانند سازی خوب با انسانیت

     

      1. بهبود روابط با دیگران

     

      1. راحتی در قبول دیگران

     

      1. رشد خلاقیت

     

    1. تحرک در نظام ارزش ها (گنجی،۱۳۷۶) .

تعریفی که مازلو ازسلامت روان دارد بدین مضمون است :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...