:

امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه­ زندگی و تجدد گرایی،بسیاری از افراد، در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی­های لازم و اساسی هستند و همین امر آنان را در مواجهه با مشکلات و مسائل روزمره­ی زندگی ناتوان و آسیب پذیر ساخته است. پژوهش­های بیشماری نشان داده­اند، که بسیاری از مشکلات بهداشتی و اختلالات روانی- هیجانی، ریشه ­های روانی- اجتماعی دارند. بسیاری از آسیب­های اجتماعی ریشه در، عزت نفس پایین، ناتوانی در بیان احساس و فقدان مهارت­ های ارتباطی دارد. انسان­ها برای مقابله­ی سازگارانه با موقعیت­های تنش­زا و کشمکش­های زندگی نیاز به آموختن برخی مهارت ­ها دارند. هدف از این مهارتها کمک به افراد جهت شناخت هر چه بهتر نیازهای خود، برقراری روابط بین فردی مناسب و موثر، کنترل هیجانات، مدیریت داشتن بر شرایط تنش­زا و حل کردن هر چه بهتر مسائل و مشکلات افراد است. هیجان یک پدیده اساسی کارکرد انسان است که بصورت بهنجار دارای ارزش سازگارانه­ای برای افزایش اثربخشی ما در پیگیری اهداف می­باشد همه ما هیجان­های مختلفی را تجربه می­کنیم و تلاش می­کنیم از طریق روش های اثر بخش با آنها مقابله کنیم (امامی نائینی، 1385).

اما طرحواره­های اولیه باورهایی هستند که افراد درباره خود، دیگران و محیط دارند و به طور معمول از ارضاء نشدن نیازهای اولیه به خصوص نیازهای هیجانی در دوران کودکی سرچشمه می­گیرد (ژانگ و هه[8]، 2010).

 

1-2 بیان مسئله :

طبق نظریه بک[13] (1967) اختلال تنظیم هیجانی[14]با فعال شدن طرحواره­های بد کنش رابطه دارد. ریشه ­های تحولی طرحواره­ها­ی ناسازگار اولیه[15] ازعدم ارضاء نیازهای هیجانی اساسی، تجارب اولیه زندگی و خلق و خوی هیجانی نشأت می­گیرند. طرحواره­ها به دلیل ارضاء نشدن نیازهای هیجانی اساسی دوران کودکی به وجود می­آیند. فردی که از سلامت روان برخوردار است، می ­تواند این نیازها­ی هیجانی اساسی را به طور سازگارانه­ای ارضاء کند. علاوه بر محیط زندگی اولیه عوامل دیگری نیز در شکل گیری طرحواره­ها نقش بازی می­ کنند که در این میان خلق و خوی هیجانی کودک از اهمیت بسزایی برخوردار است (یانگ و همکاران، 2003، ترجمه­ی حمید پور و اندوز، 1392). افرادی که تنظیم هیجانی پایینی دارند، در پیش بینی خواسته­ های دیگران توانایی کمتری دارند. آنها فشارهای محیط را درک نمی­ کنند و هیجانهای خود را به خوبی مهار نمی­ کنند و در نتیجه در مقابل وقایع مقاومت کمتری نشان می­ دهند (ترینداد و جانسون[16]، 2000).

با توجه به اینکه شناخت­های ناکارآمد از ویژگی­های اختلالهای هیجانی است و عدم ارضاء نیازهای بنیادی روانی به طور صحیح سبب تشکیل طرحواره­های ناکارآمد می­ شود، می­توان استنباط کرد که یکی از دلایل ایجاد اختلالات در تنظیم هیجان عدم ارضاء نیازهای بنیادی روانی وشکل گیری طرحواره­های ناسازگار اولیه می­باشد.

از این رو با توجه به مطالب ذکر شده، پژوهش حاضر بدنبال پاسخگویی به این مسئله است که آیا ارضاء نیازهای بنیادی روانی و طرحوارهای ناسازگار اولیه با اختلالات تنظیم هیجانی رابطه دارد؟

 

1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق :

شواهد زیادی نشان می دهند که تنظیم هیجان با موفقیت یا عدم موفقیت در حوزه های مختلف زندگی مرتبط است (شاته، مالنوف، تورستینسون، بولار و روک[22]، 2007؛ جاکوبس [23]و همکاران، 2008). در مجموع، دشواری در تنظیم هیجان، نوعی اختلال است که این مسأله منجر به شکست مدیریت حالات هیجانی افراد می‌شود. تصور می­ شود که افکار منفی یا تفسیرهای تحریف شده از فعال شدن باورهای منفی انباشته شده در حافظه بلند مدت نشات می­گیرد. طبق این نظریه، اختلال هیجانی با فعال شدن ساختارهای شناختی، بد کنش رابطه دارد. طرحواره­ها از پردازش اطلاعات، بر رفتار تاثیر می­گذارد و در جریان تفکر به تصمیم گیری کمک می­ کنند و قابل انتظارترین پیش ­بینی را فراهم می­آورند. اما در برخی فرایند­های ذهنی ممکن است در نقش عاملی مقاوم در برابر تغییر عمل کنند و موجب کندی در فرایند تغییر الگوهای رفتاری شوند (یانگ، 1990؛ لارنس، پیتر، دان[24]، و یانگ، 2007، ترجمه­ی یوسفی، یعقوبی و قربانعلی­پور، 1390).

اسکاتز، بنسون، و دجیر جن بی[27] (2008) در تحقیقی نقش انگیزه­ های گرایشی- اجتنابی، هیجان­های مربوط به اضطراب امتحان و تنظیم هیجان مرتبط با آزمون را مورد

خرید اینترنتی فایل متن کامل :

 

 مقالات و پایان نامه ارشد

 بررسی قرار دادند. آنها دریافتند که انگیزه­ های گرایشی-اجتنابی و فرایند ارزشیابی شناختی در پرسشنامه­ تنظیم هیجان مرتبط با آزمون، تأثیرات مستقیم و غیر مستقیمی بر هیجان­های خوشایند و ناخوشایند مرتبط با امتحان دارد. همچنین یافته­ ها حاکی از آن بود که تنظیم هیجانی رابطه مثبت معنی­داری با اضطراب امتحان دارد.

با توجه به مراجعات دانشجویان به مرکز مشاوره دانشگاه بوعلی در سال 92، مشاهده گردید که تعداد 130 نفر از دانشجویان با مشکلات اضطرابی و تعداد 315 نفر با مشکلات ارتباطی، سازگاری و شکست عاطفی که حاصل، عدم تنظیم هیجان­ها است، مواجه بودند .لذا با توجه به مشکلاتی که اکثریت آنان در زمینه­ تنظیم هیجان داشتند و به دلیل شیوع طرحواره­های منفی و آسیب زا و نقش نیازهای برآورد نشده در واکنش هیجانی، بررسی میزان ارتباط این عوامل و تأثیر متقابل­شان بر هیجان ضروری است.

با توجه به موارد گفته شده دلایل اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش عبارتند از: 1-گستردگی مشکلات هیجانی. 2- رشد یا افزایش طرحواره­های منفی در میان دانشجویان که به دلایل مشکلات بیکاری، بی اعتمادی نسبت به محیط و دیدگاه منفی به آینده احتمال گسترش این طرحواره ها­ی منفی در آنان بالا رفته است. 3- رشد، عدم ارضاء نیازهای روانی دانشجویان به دلیل عوامل زمینه ساز و لزوم بررسی میزان تأثیر آن بر هیجان­ها. لذا با توجه به اهمیت وضرورت موضوع، انجام این تحقیق دستیابی به رابطه­ ارضاء نیازهای بنیادی روانی و طرحواره­های ناسازگار اولیه با اختلالات تنظیم هیجانی و نیز نقش فعال شدن طرحواره های بد کنش در ایجاد اختلال تنظیم هیجانی و نیز تأثیر نیازهای بنیادی روانی در تشکیل اختلالهای تنظیم هیجان است.

[1].Cross

[2] .Thompsom

[3]. Emotional regulation disorders

[4]. Berking, Orth, Wupperman, Meier, & caspar

[5]. early maladaptive schemas

[6].Young,  Klosko , & Weishoar

[7]. Desilva

[8]. Zhang, & He

[9] .Reeve

[10].lazarus

[11].Garnefeski,krauij, &  van etten

[12].Vimz, & pina

[13].Beck

[14].Emotional Regulation disorders

[15]  Early maladaptive schemas

[16]. Trinidad, & Jahnsone

[17].Haljin, &Witburn

[18].Thimm

[19].Basic psychological needs

[20].Chen , & Chung

[21].Mayar, salovay, & carso

[22].Shutte

[23].Jacobs

[24] .lawrence,Peter،Dan.

[25].Horney

[26].Shultz, & Shultz

[27].Schutz, Benson, & Decuir gunby

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...